اینجا در اروپا چندین بار در محافل ادبی و یا در نشریات به سراغ آثار شاعران خارج از وطن رفتم. همیشه با کنجکاوی در جستجوی این بودم که بفهمم شاعر دور از وطن چه حسی از خود بروز می دهد؟ آیا غمزده و پریشان است؟ یا اینکه از آشنایی با دنیای جدید به وجد آمده است؟
می خواستم بدانم شاعران دور از وطن چه رابطه ایی با کلمات فارسی دارند بویژه آنکه هر روز کمتر و کمتر آن را در زندگی خود به کار می برند. آیا در اشعارشان از عناصر و تصاویر کشور میزبان استفاده می کنند یا به سمت تصاویر و تشبیهات ایرانی گام بر می دارند.
نگران بودم که مبادا شاعران ایرانی خارج از کشور٬ تاثیرات زبان کشور میزبان را وارد شعر فارسی می کنند. در پی همین افکار بود که به یاد سبک شعر «هندی» افتادم و نگرانی هایم فروکش کرد. شاعران ایرانی قبلا هم مهاجرت کرده بودند. شاعر ایرانی « سبک هندی» نیز مدتی جلای وطن کرده بود و در دربار امیران هندی میزیست.
صائب تبریزی و «سبک هندی»٬ برای رفع دلتنگی و ارادت شدیدش به زبان فارسی٬ سعی کرد به شعر فاخر نزدیک شود که اشباع شده باشد با نغز و تشبیه و استفاده مداوم از کلمات بسیار قدیمی …
به صائب تبریزی و سبک هندی که در طی سکونتش در هند به راه انداخته بود شاید اجحاف شده باشد. شاید نگرانی و کنجکاو هایی که بابت شاعران مهاجر همعصر خودم ابراز کردم نیز ضرورتی ندارد. بخصوص وقتی که شاعر خوب بودن برای صائب تبریزی تجربه سفر و تنها بودن در کنار نازک خیالی معنا پیدا می کرد.
بـه غیر بـاده روشـن، نظر بـه هر چـه کنی
غبـار چـشم شعورسـت در شب مهتـاب
بـــراق راهــروان اســـت روشـــنــایــی راه
سفر ز خویش ضرورست در شب مهتاب
برگزیده از آرشیو مجله