از وقتی که ماشین چاپ اختراع شد شاهد تحولات سریع اجتماعی در سیاره مان بودیم. اتفاقی که بعدا با آمدن تلفن، روزنامه، رادیو و تلویزیون نیز تکرار شد. از سال 1962 وارد مرحله جدیدی از انقلاب اجتماعی شدیم که اینترنت با خودش ایجاد کرد. فرق اساسی اینترنت با بقیه این است که به سرعت در دسترس بیش از 3 میلیارد انسان قرار گرفت.
برای انگلیسی ها 25 سال طول کشید که بعد از آمدن ماشین چاپ به کشورشان، اولین کتاب منتشر شود. تلفن و گسترشش در امریکا در طی 25 سال فقط توانست به 10 درصد مردم امریکا برسد ولی اینترنت که در سال 1995 فقط در اختیار 1 درصد جهان بود، به فاصله 20 سال در اختیار نیمی از جمعیت بشر قرار گرفت.
مجموعه دانش مکتوب و جمع آوری شده بشر در طی 15 هزار سال تمدن، این روزها، هر دو روز ایجاد می گردد. بخش بزرگی از جمعیت انسانی در خطر اعتیاد به اینترنت است و وقت زیادی از زندگی روزانه بشر صرف تکنولوژی جدید می شود.
وقتی این روزها از مردم اروپا می پرسند بین داشتن ماشین، حمام کردن، تلویزیون و داشتن اینترنت، کدام شان اساسی تر است جواب، داشتن اینترنت است.
با آمدن هر تکنولوژی جدید، بشر به طور طبیعی دچار تشویش و نگرانی می شود چون معیارهای سابق را و به همراه ان مرام های سنتی را بر هم می زند. برای مثال سقراط اعلام کرده بود که کتاب باعث فراموشی و تنبلی ذهن می شود. او حتی مدعی شد که مردم با خواندن کتاب، سطح ادعای شان الکی افزایش خواهد یافت چون فکر خواهند کرد دانش بیشتری دارند ولی عملا چیزی نخواهند دانست.
ولی ترس و نگرانی در باره اینترنت واقعی است. ما در حال فراموشی خودمان و احساسات و شیوه جواب یابی ذهن خود هستیم و هر روز بیشتر از سابق به اینترنت برای یافتن جواب ها و ایجاد لذت ها تکیه می کنیم.
ما باید از اینترنت فاصله بگیریم و برای خود، زمان شخصی فراهم کنیم نه به خاطر اینکه اینترنت بد است بلکه چون واقعا زیادی خوب و مفید است. برای مثال فرصتی که یک نوجوان برای دسترسی به پورنو در اینترنت دارد نه تنها او را بلکه آدم های بزرگسال را در موقعیتی قرار می دهد که معصومیت انسانی شان خدشه دار شود.
اینترنت و قدرت تاثیرش هر روز قوی تر از پیش می شود و هیچ تکنولوژی اینقدر فریبنده و جذاب و مفید نبوده است. اینترنت می تواند ما را بی نیاز و جدا از هر چیز با ارزش و واقعی در زندگی بسازد. قرار نیست این بار از تکنولوژی جدید یک موجود خطرناک با نیت بد بسازیم. ما بهتر است سعی کنیم بپذیریم که ذات زیاده خواه و تنوع طلب ما، می تواند در کنترل شدید این وسیله بسیار جالب قرار بگیرد. ما بهتر است زندگی مان را در کنترل خودمان داشته باشیم و آگاه باشیم که اینترنت چقدر می تواند حیاتی و موثر و در عین حال، مخدر و کنترل کننده و افسونگر باشد.
On the Dangers of the Internet