ای دل چو زمانــــــــه میکنــد غمناکت / ناگـــــــه برود ز تن روان پاکت
بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند / زان پیش که سبزه بردمد از خاکت -خیام
———————————-
دروازههای بسته
بهناگاه
فراز خواهد شد
دستانِ اشتیاق
از دریچهها دراز خواهد شد
لبانِ فراموشی
به خنده باز خواهد شد
و بهار
در معبری از غریو
تا شهرِ خسته
پیشباز خواهد شد.
سالی
آری
بیگاهان
نوروز
چنین
آغاز خواهد شد. – احمد شاملو
———————————
من کاچه ور سرخِ جومه تلی مه
من گدایون خورشت چاشنی مه
فصل زمستون تش ِ سر تلی مه
فصل بهارون بلبلون ِ کلی مه – نیما یوشیج
———————————-
برآمد باد صبح و بوي نوروز
به کام دوستان و بخت پيروز
مبارک بادت اين سال و همه سال
همايون بادت اين روز و همه روز… – سعدی
———————————–
بهارا! بهل تا گیاهی برآید
درخشی ز ابر سیاهی برآید
در این تیرگی صبر کن شام غم را
که از دامن شرق ماهی برآید – ملک الشعرای بهار
———————————–
مکن ای دل که عشق کار تو نیست / بار خود را ببر که بار تو نیست
مردی از عشق و در غم دگری / گرچه این هم به اختیار تو نیست
دیده راز تو فاش کرد ازآنک / دیده در عشق رازدار تو نیست
نوبهار آمد و جهان بشکفت / زان ترا چه چو نوبهار تو نیست- انوری
———————————–
بگو به باران
ببارد امشب
بشوید از رخ
غبار این کوچه باغ ها را
که در زلالش سحر بجوید
ز بی کران ها
حضور ما را – شفیع کدکنی