کودکی، دلبستگی و بزرگسالی

86661b4088472e065c810bbf1e7fa9e6

تحقیات مفصل روانشناسی و رفتارشناسی موید این نظریه است که تلاش برای ایجاد موقعیت آرام و پر از محبت دوران کودکی، زمینه ساز یک شخصیت سالم و موفق است.  «نظریه دلبستگی» و تاثیر رفتار والدین بر روی کودکان توانست به طور مشخص و همه جانبه توسط Mary Ainsworth به دانش اصلی روانشناسی راه یابد.

تحقیقات مقدماتی که بعد از جنگ جهانی دوم در پرورشگاه ها و مراکز نگهداری کودکان صورت گرفت نشان می داد که خلا والدین، در شخصیت روانی و خصلت های ماندگار کودکان، سهم به سزایی دارد.

Mary Ainsworth و تلاش هایش نیز بر همین اساس شروع شد. او با ایجاد لابراتوارهای مشخص بازی و نگهداری خردسالان و ایجاد موقعیت های عجیب نظیر ترک ناگهانی مادر یا ورود یک غریبه در محل بازی کودکان، به نتایجی دست یافت که بنیان نظریه دلبستگی او بود.

تقسیم بندی عمومی که وی ارائه داده بود کودکان را در دو گروه « از خود مطمئن» و « عدم اعتماد به خود» جا داد. او متوجه شد که بعضی از کودکان وقتی هم متوجه غیبت ناگهانی مادرشان می شوند  و هم  وقتی او بر می گردد یا با غریب ای  مواجه می شوند حساسیت زیادی نشان نمی دهند و راحت هستند. چون به نظر می رسد نوع عشقی که دریافت کرده اند  و دلبستگی ایجاد شده از  نوعی است که از موقعیت خود در هر شرایطی مطمئن هستند.

در گروه دوم بچه ها، عمل مشابه مادران  و تماس غریبه ها، باعث تشویش و رفتارهای غیر قابل  پیشبینی می شد. به عبارت دیگر، Mary Ainsworth به این نتیجه نزدیک شد که نوع عشق و محبت والدین می تواند زمینه خصلت های حمایت کننده یا شکننده  را برای بزرگسالی کودکان فراهم کند. مادر در این مجموعه تحقیق و نگاه روانشناسانه، یک منبع محبت و حمایت است که چه حضور داشته باشد یا نداشته باشد به صورت دلبستگی مداوم، در روح و جان کودک نقش می بندد

این اواخر یکی دیگر از تقسیم بندی ها نیز در رابطه بین انواع والدین و کودکان توسط محقق دانشگاه برکلی Diana Baumrind عنوان شده است که به نوعی، بر شاخ و برگِ تئوری دلبستگی  بویژه در ارتباط با والدین می افزاید.

او به چهار نوع روش  والدین برای تربیت بچه اشاره می کند به نام های: 1- والدین آسانگیر( کنترل کم ولی حمایت زیاد) 2- والدین زورگو( کنترل شدید و توقع زیاد و حمایت کم) 3 – والدین سختگیر ( کنترل و توقع زیاد ولی همزمان با حمایت زیاد) 4- والدین بی اعتنا ( که نه سخت می گیرند و نه توقعی دارند و حمایتی نیز نشان نمی دهند.

فرق زیادی بین شیوه نگاه رفتار شناسانه  تئوری دلبستگی و نظریه انواع تربیت والدین نیست، هر دو دیدگاه معتقد است که در سال های اولیه زندگی کودکان، بهتر است توجه و محبت  با قدرت تمام وجود داشته باشد. در اولی توجه بیشتر به تماس فیزیکی و نوازش و آغوش مادر تکیه می کند و در نظریه جدیدتر به مراقبت و توجه والدین بهای زیاد می دهد.

او به طور ضمنی نشان داد که بسیاری از رفتارهایی که افراد بزرگسال از خود در زندگی بروز می دهند نظیر پرخاشگری، حس شدید کینه، دودلی، عدم اعتماد به خود و دیگران و حسادت، می توانست در دوران کودکی به کمک تریبت و ر فتار بهتر، به حداقل رسیده باشد.

 

خلاصه ای از مقاله
The 4 Principles of Attachment Parenting and Why They Work – Susan Krauss Whitbourne

https://www.psychologytoday.com/blog/fulfillment-any-age/201307/the-4-principles-attachment-parenting-and-why-they-work