با سلام. من و همسرم ۸ سال است با هم ساکن سیدنی استرالیا هستیم. هر دو شغل مشابه داریم که خیلی هم وقت گیر است. من واقعا دوستش دارم. مشکلم ولی از یکسال پیش شروع شده است و از وقتی که به طرز آشکاری چاق شده است. اصلا هم نمی توانم به خودم اجازه دهم که در باره چاق شدنش به او حرفی بزنم چون خوب می شناسمش. ولی متاسفانه تصویری که از او در ذهنم داشتم به هم ریخت. من دیگر احساس جنسی به او ندارم. ایا علاقه جنسی یک توقع نادرست در زندگی زناشویی است؟
بدون نام عزیز
هیچکس نمی تواند انکار کند که تمایل جنسی و صمیمیت ناشی از نزدیکی و هماغوشی، یکی از بنیان های زندگی پایدار است. انسانها در حین مسن شدن در کنار هم تغییرات تدریجی و نامحسوسی هم پیدا می کنند که معمولا مشکلی ایجاد نمی کند. اما تغییر زیاد و ناگهانی طبیعی است که برای بعضی ها ناخوشایند باشد و حتی منجر به از دست دادن جذابیت و تمایل جنسی یکی از طرفین شود. حتی به جدایی هم ختم شود. برای همین اصلا فکر نکن احساسی که داری نادرست یا غیرعادی است.
تصمیم درستی هم گرفتی که مشورت کنی و مستقیما به همسرت نگویی که چه بر تو می گذرد. بعید نبود که احساس ناگوار تو در باره بدنش، به او و تصویری که از خودش دارد لطمه می زد و شانس اینکه یک گفتگوی سالم و مهربان داشته باشید کم می شد.
باید به هر شکلی که می توانی دلیل این احساس جدید خودترا به او منتقل کنی. اما قبل از هر چیز بد نیست به این فکر کنی که دلیل این تغییر سریع فیزیکی چه می تواند باشد. شاید بتوانی هماهنگ کنی که از زندگی شلوغ و کار زیاد و غذاهای بیرون فاصله بگیرید. این ترکیب از زندگی می تواند متابولیسم بدن خیلی ها را به هم بزند.
پیشنهاد نحوه زندگی کمی آرامتر به همراه ورزش و قدم زدن و حتی خوردن غذاهای سالم و خانگی می تواند شروع خوبی باشد. شاید تغییرات سریع بدن او، علامت یک نوع عدم تعادل در فیزیک و هورمون های شیمیایی نیز باشد که می تواند بعدا نسبت به آن توجه نشان دهید.
یادت نرود تاکید کنی که دوستش داری و مصمم هستی جذابیت همیشگی ات به او را داشته باشی.
بهمن
جواب این متن، برگردانِ یکی از نامه های سنگ صبور مجله گاردین بود
image source