با هر فرد یا جمع تازه ای روبرو شوید می دانید که با 3 سئوال اساسی مواجه خواهید بود. اسم تان چیست؟ چکاره اید و اهل کجا هستید؟ سئوالاتی که چون مدام می شنوید خیلی آسان و بی حوصله جواب می دهید. اجازه دهید تکنیک های ساده ای را معرفی کنیم که بتوانید حس ماندگاری از خود به جا بگذارید.
اسم شما چیست؟
خودتان هم می دانید اکثر آدم ها آنقدر حافظه قوی ندارند که با یکبار شنیدن، اسم افراد را به خاطر بسپارند. بنابر این سعی کنید حین معرفی خود به طریقی که توی چشم نزند اسم خودتان را تکرار کنید.
مثلا می توانید به بهانه نقل قولی از دیگران بگویید: «دوستام همیشه اعتراض می کنند که چرا وقتی صدایم می کنند بابک، زود جوابشون رو نمی دم. آخه از بس بابک زیاده گاهی فکر می کنم دارند یکی دیگه رو صدا می کنند»
در همان ملاقات در فرصتی دیگر، خودتان را مخاطب قرار دهید و ضمن نقل یک خاطره یا حادثه مثلا بگویید: « صدای آژیر ساختمون ما نزدیکای صبح بلند شد. می شنیدم که مردم از پله ها میرفتن پایین ولی من به خودم گفتم یادته دفعه قبل بابک؟ از یواش رقتنشون معلومه قضیه جدی نیست»
یک راه ساده دیگر برای تکرار اسم تان در حین معرفی اولیه، توضیح جالب یا با مزه در باره معنی و ریشه اسم تان هست. مثلا اینکه، بابک اسم یه سردار ایرانی بود که فقط به نون و پیاز قانع بود. و حتما بلافاصله، دیگران تصحیح خواهند کرد که اسم آن سردار ایرانی بابک نبود و یعقوب لیث بود و …. خواهید دید که به خودی خود، اسم تان چندین بار تکرار می شود.
شغل تان چیست؟
برای به خاطر ماندن شغل تان، بخصوص اگر از آن راضی هستید توضیح غیرمستقیمِ کاری که می کنید آن را ماندگارتر خواهد ساخت. اگر حسابدار مالیاتی هستید می توانید بدون نام بردن، از حسابرسی شرکت بزرگی بگویید که سعی داشتند هر طور شده کمتر مالیات بدهند.
با ایجاد سئوال، اول توجه و دقت شان را جلب کنید و بعد از طریق یک مثال، شغل تان را در ذهن شان ماندگار سازید. اگر استخر پرورش ماهی دارید یا در آن کار می کنید از دانستنی های مربوط به پرورش ماهی یا غذاهای شان بگویید.
سعی نکنید شغل تان را پیچیده تر و با اهمیت تر جلوه دهید تا آن را بهتر به خاطر بسپارند. ساده و مختصر شغل تان را که ممکن است ناآشنا و جدید باشد نظیر مدیریت کلاس اموزشی در اینترنت یا مسئول کنترل فنی لوله های شرکت نفت … توضیح دهید.
اهل کجائید؟
برای به خاطر سپردن جواب این سئوال در باره خودتان، سعی کنید به هر شکل ممکن آن را ویژه جلوه دهید. مثلا بگویید من تنها سلمانی دارآباد در شمال تهران را می گردانم که قبل از من توسط پدرم اداره می شد. یا من و همسرم تنها مهدکودک انگلیسی در شهر مراغه را از 5 سال پیش راه انداختیم. یا من در مکانیکی معروف ماشین های ژاپنی در حوالی میدان ساعتِ شهر ساری کار می کنم. یا اگر نانوا هستید تاکید کنید که ما همچنان نان تنوری می پزیم و تسلیم ماشین نان پزی نشدیم.
Be More Memorable: How to Better Answer the 3 Questions You Always Get Asked When Meeting Someone New