برگردان مقاله ایی از دکتر عصب شناس Daniel J. Levitin در نیویورک تایمز:
تحقیقات نشان داده است بشر معاصر هر روز به خودش اجازه می دهد اطلاعاتی به اندازه مطالب ۱۷۴ روزنامه را وارد مغز خود کند. نکته مهمتر این است که بسیاری از اطلاعات دوران قبل از اینترنت٬ کمابیش یکطرفه بوده و ذهن ما حالت مصرف کننده داشته است. در حالی که تماس مداوم از طریق تکنولوژی جدید ما را در وضعیت ناگزیر ارتباط متقابل هم قرار داده است.
قبل از آنکه ضرورت های تعطیلی دادن به مغز را بیشتر توضیح دهم بهتر است نگاهی داشته باشم به امکانات مخصوصی که مغز بشر برای پیشبرد زندگی دارد.
سیستم فرمان دهی برای انواع تلاش ها در مغز انسان از دو برنامه کاملا مشخص استفاده می کند که اختصارا آنها را ماموریت شبکه مثبت و منفی نام نهاده اند۱. بخش های مربوط به تمرکز و دقت که انسان را وا می دارد یک کار را با پیگیری به پایان برساند ماموریت شبکه مثبت تعریف کرده اند و فعالیت هایی که مغز را در حالت زل زدن و یا ذهن را بی جهت و آزاد به هر سو می فرستد با مسئولیت شبکه منفی ارزیابی می شود.
شیوه کارکرد این دوسیستم شبیه عمل اره کردن است که دنده های یکطرف می برْد و در مسیر برگشت٬ دنده های جهت مخالف در اره٬ بریده ها را می پراکنند. ولی سیستم طوری طراحی شده است که هر بار یک بخش عمل اصلی را انجام می دهند. این دو توانایی تقریبا دو جواهر اصلی مغز بشر است که وجه تمایز بشر و دستیابی به دستاوردهای تمدن بشری را میسر کرده اند.
توانایی های شبکه مثبت با فراهم کردن دقت و تمرکز به بشر امکان کشف آتش٬ ساختن اهرام ثلاثه ٬ کشف پنی سیلین و شمارش و ترسیم نقشه ژن های بشر و تمامی صنایع را تدارک دیده است. ماموریت ها و مسئولیت هایی که تداوم و صبوری برای ادامه یک کار مشخص٬ شرط اصلی است.
اما جرقه اولیه ایده هایی که منجر به کشف و اختراعات بشری شده است مرکزش در قابلیت های شبکه منفی قرار دارد. این بخش از فعل و انفعالات عصب ها بر خلاف سیستم قبلی در پراکندگی و در هم تنیدن تصادفی افکار٬ تصاویر٬ خاطرات و همه احساسات مختلف و نامربوط صورت می گیرد. در حقیقت مسئولیت شبکه منفی گردهم اوری و استفاده خلاقانه از تکه های پراکنده اطلاعات عصب ها در مغز است.
شروع به کار شبکه منفی مثل وقتی است که برای دقایق طولانی به یک نقطه خیره شده اید و ذهن فرار شما ناخودآگاه به هر سو می رود و از درون این آشوب اطلاعات و احساسات در هم ریخته است که گاهی جرقه ایده های خلاق شکل می گیرد. در این استفاده بی قرار از فرضیه های خامی که به ذهن خطور می کند بسیاری از معماهای فیزیک و متافیزیک جواب شان به ذهن خطور می کند.
بخش سوم که در عمل٬ نقش سوئیچ و تبدیل مسئولیت ها از شبکه مثبت به منفی و یا بر عکس را در مغز انجام می دهد نقطه ایی است که من و همکارم Vinod Menon, که استاد عصب شناس دانشگاه استنفورد است شناسایی کرده ایم. ما پی بردیم که بخش insula که در بالای جمجمه بر روی سر انسان قرار دارد قادر به خاموش و روشن کردن این دو وظیفه مهم مغز است.
همه این تعاریف از وظایف شبکه های مسئول مغز را برای تان شرح دادم تا بگویم که سوئیچ insula برای بعضی ها سریع و برای بعضی ها به کندی صورت می گیرد ولی این رفت و برگشت بین دو سیستم مغز همه را خسته می کند چون انرژی زیادی از سخت افزار اصلی مغز را به خود مشغول می سازد.
برای همین٬ شلوغی و تلاش بسیار زیاد مغز انسان معاصر در دنیای جدید ارتباطی٬ بیش از ظرفیت موتور اصلی مغز ما است و فشار زیادی به سیستم عصب ها و روند کار مغز وارد می سازد. شاید از این زاویه و بعد از شناخت نسبی کارکرد مغز کمی به این پدیده زیبا رحم کنیم و لازم بدانیم که گاهی مغز را خاموش کنیم.
مرخصی گرفتن از کار٬ آرامش و سکوت و دور شدن از هر نوع عمل و ارتباطی که منجر به پریدن از از یک شبکه به شبکه دیگر می شود برای مغز انسان معاصر٬ ضروری و حتی حیاتی است.
the task-positive network and the task-negative network
Hit the Reset Button in Your Brain By DANIEL J. LEVITIN
http://www.nytimes.com/2014/08/10/opinion/sunday/hit-the-reset-button-in-your-brain.html
Daniel J. Levitin is the director of the Laboratory for Music, Cognition and Expertise at McGill University and the author of “The Organized Mind: Thinking Straight in the Age of Information Overload.”