استاد دانشگاه نیویورک و رئیس یک مرکز تحقیقات آموزشی Pedro Noguera معتقد است در طی نیم قرن گذشته تحصیلات دانشگاهی زنان بیشتر از مردان شده است. در 1962 مردان حدود 65 درصد ثبت نام کنندگان کالج ها را تشکیل می دادند در حالیکه امروزه این رقم به 43 درصد رسیده است. مضافاْ اینکه درصد ترک تحصیل مردان در برخی ایالت ها دو برابر زنان بوده است.
به نظر این محقق٬ افزایش تعداد زنان تحصیلکرده و تغییر نیازمندی های شغلی که متکی به تحصیلات دانشگاهی است کفه ترازوی بازار شغل یابی را به سمت زنان کشانده است. تغییراتی که به همراه خود امواج جدید تحولات نظیر به هم خوردن مناسبات ازدواج را به همراه آورد. به عبارتی مشخص تر٬ با رشد تعداد زنان تحصیل کرده و حرفه ای٬ شاهد کمیابی همسران همسطح این نسل از زنان در جامعه هستیم٬ به عبارتی دیگر زنان در پیدا کردن همسر مناسب دچار مشکل گشته اند.
جامعه شناس و رئیس مرکز تحقیقات فرهنگ مردانه Michael Kimmel می گوید: « مشکل مردان امروزی این است که هنوز نتوانسته اند با وجود تغییرات عمیق اجتماعی ۵۰ سال گذشته٬ از بسیاری از خصلت های مردانه قدیمی فاصله بگیرند. مردان به عنوان مثال همچنان فکر می کنند باید :« از چیزی نترسند. احساس شان را بروز ندهند و شکایت و گله و درد در مرام شان نباشد »
با همه اینها دکتر Michael Kimmel معتقد است پسران و مردان جوان معاصر به نسبت نسل پدران شان٬ نگاه به مراتب بهتری به برابری جنسیتی دارند. نکته جالب در تشخیص این جامعه شناس این است که در طی ۲۵ سال تماس مداوم با دانشجویان پی برده است که دانشجویان مرد از داشتن دوست صمیمی در جنس مخالف استقبال بیشتری می کنند.
او می گوید ۲۵ سال پیش از هر ۱۰ دانشجوی مرد یکی شان از دوستی معمولی با دانشجوی دختر استقبال می کرد ولی در حال حاضر تقریبا همه مردان دانشجو همکلاسی های مونث خود را در شان دوستی خود می یابند.
جامعه شناس امریکایی٬ واقع بینانه بر این نکته اساسی تاکید می ورزد که برای مردان مفهوم رابطه دوستی صمیمی در درجه اول پذیرش این حقیقت است که دوست مورد نظرشان همسطح و از نظر شخصیت و حق٬ برابر با آنها است. از دید دکتر Michael Kimmel افزایش دوستی های معمولی بین زنان و مردان دانشجو٬ در قدم اول مستلزم فراگیر بودن نگاه برابر مردان به زنان است.
او ضمن اتکا به آمار٬ نقش فعال تر مردان در پرورش فرزندان و کار کردن در خانه را از نشانه های مثبت تغییر در فرهنگ مردان معاصر می بیند. مردان امروزی می دانند که لجبازی و اصرار بر حفظ خصلت های قدیمی در بسیاری از موقعیت ها کارایی اش را از دست داده است. برای مثال مردان با هوشمندی به این واقعیت آگاه شده اند که نمی توانند با فرزندان شان به شیوه قدیمی و با تحکم روبرو شوند زیرا این نوع رفتار با نقش جدید در تربیت فرزندان که مستلزم انعطاف و لطافت است همخوانی ندارد.
به نظر می رسد مردان با تمام وجود در جستجوی راهی برای آشتی دادن بین هویت سنتی و خصلت های جدید مردانه هستند تا بتواند با تحولات جامعه کنونی سازگاری داشته باشد.
The New American Man Doesn’t Look Like His Father
http://www.npr.org/2014/06/23/323966448/the-new-american-man-doesnt-look-like-his-father