عکاس اسرائیلی Ziv Ish به یادش می آید که دویدن از پی پروانه ها از کارهای مورد علاقه در دوران کودکی اش بوده است. گرفتن یک دوربین به عنوان هدیه از طرف پدرش، تلاش برای شکار پروانه ها را تبدیل به شکارِ تصویر آنها کرده است. علاقه او به عکاسی و ادامه تحصیلات عالی در این رشته او را از شکار زیبایی ها به جستجو در گوشه های سیاهتر و ناهنجارتر زندگی انسان ها کشاند.
او برای مدت طولانی کنجکاوی اش را صرف منطقه عجیبی در تل آویو کرد که محل زندگی آدم های جدا افتاده از جامعه بود. آدم های معتاد، خودفروش و کسانی که بیماری های روانی و روحی زندگی شان را پریشان کرده بود. نکته جالبی که او را مجذوب ضبط زندگی این بیچارگان اجتماعی می کرد این بود که به گفته خودش« فقط یک ذره شانس، بین ما و آنها فاصله انداخته است»
هنرمند اسرائیلی می دانست که عکاسی قادر به ثبت یک احساس مخصوص می تواند باشد. نیت او از گرفتن تصاویری از سوژه هایش، برانگیختن احساس همدردی نبود. او می خواست در پشت هر پرتره یک زندگی کامل ولی سرشار از درد و رنج و ناچاری را شکار کند.