فروید در یکی از مقالات بسیار مهم خود به نام Uncanny ، تشریح روانکاوانه ایی دارد از عکس العمل های غریزی افراد وقتی با دیوانه ها روبرو می شوند یا اینکه چرا بشر همواره علاقه عجیبی به دیدن جسد مرده دارد یا کنجکاو دیدن افراد در لحظه مرگ یا اعدام هستند.
از نظر فروید ما کنجکاو دیدن جسد یا معلولین و دیوانه ها می شویم چون حسی به ما می دهد که هم آشنا است و هم ترسناک… آشنا است چون بازسازی یا یاداوری یک حس غریزی است از دورانی که هنوز اخلاق، تربیت و قوانین ایجاد نشده بود و حس و رفتار حیوانی هنوز در وجود ما سرکوب نشده بود.
دید زدن جسد یا لحظه جان کندن یک اعدامی ترسناک است چون می دانیم این مرحله از نگاه و دیدن یک تابو است، حسی است ممنوع. چون مثل زل زدن به معلولین و دیوانه ها مصادف است با احساس گناه و شرم …
مثال ساده تر که زیاد هم تابو نیست زل زدن به رفتار میمون های درون قفس است که همیشه یکی از پربازدید ترین بخش های باغ وحش را شامل می شود. دیدن این حیوانات که رفتار کمابیش مشابه با ما دارند ولی انسان نیستند همزمان، احساس غریبگی و آشنایی را در ذهن ما می آفریند. این همان حالت Uncanny است است که فروید بر آن تاکید دارد.
فروید می گوید این جذبه عجیب، برای دید زدن یا زل زدن یا یواشکی دیدن دست خودمان نیست. زل زدن به افراد غیرعادی، معلولین یا لحظه مرگ، یک احساس دوگانه است. چون احساسی است که ناخواسته کنجکاوی برانگیز، لذتبخش ولی گناهکارانه است.
FRUED, SIGMUND, the “Uncanny”, (1919)