
بی احترامی، احساس دلخوری و حس تحقیر به شریک زندگی، خلق الساعه اتفاق نمی افتد. قبل از آن خشم و یاس و انزجار و نفرت و پشیمانی بارها به سراغ یکی از زوجین می آید. این ضربات ممتد عاطفی یکی از دو نفر را عملا مجبور می سازد که یک تصور کلی منفی نسبت به دیگری پیدا کند.
در این مرحله از رابطه نوعی بیزاری پنهان از هر حرکت، رفتار و تصمیم طرف مقابل به وجود می آید که دیگر دست خود آدم نیست. برای همین بسیاری از مشاوران روابط خانوادگی، روانشناسان آن را در یک ابراز وجود عاطفی خاص می بیننند به اسم « کونتِمپت یا Contempt.
از این به بعد حالت صورت یک فرد ناراحت یا حتی خشمگین در درون یک رابطه جای خودش را به نوعی تمسخر یا تحقیر می دهد که سرد و بی تفاوت است و مصمم که کوچکترین بهایی به رفتار منفی و نادرست طرف مقابل ندهد.
بعضی از افراد متخصص در روابط زناشویی در تحقیقات و نوشته های شان آورده اند که این حالت از ابراز عاطفی در ۹۰ درصد مواقع به طلاق ختم می شود.
اگر احساس می کنید که درون رابطه ایی هستید که دارید به این مرحله می رسید به نفع هر دوی تان است که زنگ خطر را را به صدا در آورید. بنشینید به طور جدی در باره اش با هم حرف بزنید.
راه حل اصلی برای شکستن این حالت رابطه جلوگیری آگاهانه از حس منفی همیشگی به طرف مقابل است. احساسی که باید براساس تغییر رفتار و عادتهای هر دو نفر همراه باشد.
باید هر دو نفر کارها و رفتارهایی از آنها سر بزند که حس مثبتِ احترام و همسویی بیشتر شود تا به مرور ابر منفی و سیاهی که بالای سر یک رابطه قرار دارد کمرنگ تر گردد.



Predicting Divorce from an Oral History Interview
Contempt in Marriage
