از حدود یک سال پیش، جمعی از دوستان که همیشه به خانه های هم دعوت می شدیم متوجه شدیم حرفها، جوکها و حتی غیبت کردن های ما تکراری شده است. وقتی هم نوبت به سیاست می رسید بیش از حد احساساتی می شدیم و گاهی کار به جاهای باریک می کشید.
برای همین تقریبا بدون هیچ نقشه قبلی، وقتی پیشنهاد خواندن قصه توسط یکی از ما مطرح شد سریع به توافق رسیدیم بدون اینکه بدانیم چه بخوانیم و …
بعد به این فکر کردیم ما که به طور میانگین بالای ۱۵ سال است در شهر انگلیسی زبان تورونتو زندگی می کنیم قصه را به زبان انگلیسی بخوانیم. کمی نگران سختی این کار بودیم برای همین قرار گذاشتیم هر ماه یک قصه خیلی کوتاه بخوانیم.
هفته آخر هر ماه ساعت ۶ بعد از ظهر در خانه یکی از اعضای هندوانه جمع می شویم. شام و گپ و گفتگوی همیشگی برقرار است و بعد از شام در باره قصه ایی که همگی آن را خواندیم حرف می زنیم.
در دیدار سوم یک زوج ایرانی ساکن کالیگاری به دوره کتابخوانی ما دعوت شدند و فهمیدیم که آنها حدود ۱۰ سال است دارند همین کار را می کنند. آنها وضع انگلیسی خواندن شان بهتر بود و هر دو ماه، یک قصه طولانی بالای ۱۰۰ صفحه می خوانند و در باره اش با هم حرف می زنند.
آنها گفتند که شرط بقای جلسات شان، داشتن اساسنامه و رعایت چند شرط بود. آنها در ضمن یک مبصر هم داشتند. چون یکی دو نفر از جمع ما و از جمله خودم واقعا احتیاج به ناظم یا مبصر داشتیم. یکی از دوستان که وجودش با نظم و آرامش عجین شده بود را مبصر هندوانه ساختیم.
ما از یک نویسنده ژاپنی، یک انگلیسی، یک فرانسوی و سه امریکایی تا حالا خواندیم. فهمیدیم از این به بعد حداقل دو قصه کوتاه از یک نویسنده بخوانیم تا با موضوعات و شگردهایش بیشتر آشنا شویم.
بعد از سالها رفت و آمد تازه فرصت پیدا کردم خصوصیات جالب دوستانم و شیوه نگاه شان به زندگی را از زوایایی بشناسم که تاکنون بروز نداده بودند.
ما از تبدیل مهمانی های مان به دوره کتابخوانی راضی هستیم. امیدواریم ادامه یابد.
ادامه دارد