امروز روز منازعه با یکدیگر نیست. ما ناگزیریم در کنار هم بایستیم. راه دیگری نداریم. با ناسزا و جنگیدن با یکدیگر به مقصود نمیرسیم. ما زیباترین بچههای جهان را در خاک گذاشتهایم و باید به آنها وفادار بمانیم.
ما رقصندههای شورانگیز و صداهای پر از شور زندگی را به خاک سپردهایم و باید به مرگشان معنا ببخشیم. اگر جمهوریخواهیم، اگر پادشاهیخواه، اگر از اقلیتها هستیم اگر از اقوام، اگر از مهاجرین هستیم و اگر از ماندگان در وطن، اگر راست و اگر چپ، اگر نویسنده اگر معلم، اگر هنرپیشه اگر ورزشکار، اگر متدین اگر بیخدا، همه نیک میدانیم که جمهوری اسلامی برای ما زمین سوختهای باقی گذاشته است و هزاران جنازه که در خاک کردهایم.
بسیاری از اشتباهات گذشته تکرار نخواهد شد اگر منازعات سیاسی را به بعد از سرنگون کردن ماتَرَکِ ابلیس واگذاریم. انقلاب زن، زندگی و آزادی موج در موج خواهد بود. ترسها فرو ریخته است و درگیریهای بیدلیل فقط موجهای بعدی را به تاخیر میاندازد.
در کنار هم بایستیم. خوفِ استبداد در آینده را از خود دور کنیم. ترسِ تجزیهی ایران را کنار بگذاریم. این ترسها واقعیت ندارند. خیلی حرفها داریم که بزنیم. از مشروطه تا امروز راه درازی آمدهایم و این سال، میتواند سالِ مهمی باشد تا بچههای ایران روزی در سایه ایرانی آزاد، دموکراتیک و سکولار بزرگ شوند.
بر سر حداقلها توافق کنیم و چالهی دفن این جنازهی پوسیده را بکنیم. تندیس پوشالی را بر زمین بیندازیم و ایران را در برابر اسلام سیاسی به پیروزی برسانیم. شدنیست. شدنیست و ما همه در یک قایق به سوی نور میرانیم. کنار هم بمانیم تا سال ۴۵ام به عنوان سال پایانیِ این حکومت منحوس در تاریخ بماند.
بخشی از نوشته حامد اسماعیلیون
https://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/more/105938/?fbclid=IwAR0Kl0g7cpQSsepa6dfe1LnlBFzAwf0xV2nAHWItGJOq73fFovSnztv2Kj8