مثل اغلب آدمها، تا مدتها شگفت زده بودم که این همه ایده به نظر پرت و پلا چطور می تواند مورد قبول آدمها باشد؟ این اواخر و به مرور متوجه شدم شاید نظرات و ایده های من هم از دید خیلی ها غیرعادی است.
به عنوان یک فرد وقتی می بینم همه مسیر زندگی، تجربه و موقعیتم، باعث شده است یک سلسله از اعتقادات داشته باشم پس طبیعتا بقیه آدمها هم براساس وضعیت زندگی خودشان، به منتخبی از اعتقادات و اخلاقها رسیده اند.
اگر همه ما به این مرحله از حق اعتقاد شخصی برای خود و دیگران برسیم بد نیست این سوال را مطرح کنیم که چه بنیان های مشترکی در ذهن نوع بشر وجود دارد که همه ما را مجاز و مختار می سازد آنطوری که می اندیشیم را درست بدانیم؟
نویسنده کتاب « ذهن محق» اثر روانشناس اجتماعی Jonathan Haidt معتقد است همه انسانهای روی زمین از ۶ ارزش عمومی مشترک تابعیت می کنند.
او می گوید اما هر کدام ما فقط بعضی از ۶ ایده مشترک انسانی را رعایت می کنیم و به دلایل مختلف حاضریم از بقیه چشم پوشی کنیم برای همین اعتقادات متضاد پیدا می کنیم و مدام با هم گلاویز شویم.
۱- بنی آدم اعضای یک پیکرند.
۲- هر نوع بی انصافی به هر کدام ما، به ضرر همه ما است.
۳- وفاداری به مرام و پرنسیپ و قوانین جامعه، مهم و اساسی است.
۴- همه باید مطیع قوانین اجتماعی باشیم.
۵- ضوابط اخلاقی باعث آرامش و همسویی کل اجتماع می شود.
۶- همه انسانها حق دارند در ابرازعقیده خود، آزاد باشند.
تبعیت از این ۶ اصل ظاهرا نباید سخت باشد ولی مشکل اینجا است که که هر انسان در برابر هر پدیده اجتماع، فقط بخشی از این ۶ اصل را مهم می داند.
به طور مثال وقتی نوبت به قضاوت « همجنسگراها» می رسد بعضی آدمها به خاطر تاکیدشان بر ضوابط اخلاقی، رفتار همجنسگراها را « غیر طبیعی» می بینند. ولی بعضی ها که روی انصاف و حق برابر تاکید بیشتر دارند هویت « همجنسگراها» را غیرعادی نمی دانند.
مثال بعدی در باره کرونا و زدن ماسک است. آنهایی که آزادی فردی را بیشتر از هر چیزی مهم می دانند معتقدند حتما نباید از پروتکل های عمومی پیروی کنند. اما بعضی ها می پذیریند که از حق فردی در این زمینه بگذرند و مطیع سلامت عمومی باشند.
عده ایی نمی خواهند هیچ دلیلی باعث شود آزادی بیان نادیده گرفته شود. بعضی های دیگر حق آزادی بیان را مطلق نمی بینند بویژه اگر باعث اذیت یا محدود ساختن حقوق بشری دیگران شود.