مردانی که چاره‌ایی جز مجردی ندارند

این نوع مردان از نظر قیافه و ظاهر مشکلی ندارند و حتی کمابیش خوشتیپ هم هستند ولی عادت ها و افکار و احساساتی در طول زندگی پیدا می کننند که آنها را غیرعادی و غیراجتماعی می سازد. این نوع مردان به طور ناخواسته زنها را می ترسانند.  

این نوع مردان به مرور به همه چیز بدبین می شوند یا به مشروب و مواد مخدر پناه می برند. آنها متاسفانه هر از گاهی ناراحتی شان را با یک خشونت غیرقابل کنترل، تخیله می کنند.

 تجربه های بسیار بد از زنانی که وارد زندگی شان شده بودند انها را به شدت بدبین و تلخ کرده است. این نوع مردان بدشانس، اهل سکوت نیستند و در هر فرصتی از جفایی که توسط زنان بر آنها رفته است مستقیم یا غیرمستقیم شکایت می کنند.

این مردان حتی اگر شانس بیاورند و زنی را بیابند که دوست شان دارد احساس خشم درونی هرگز آنها را رها نمی کند. آنها مثل کشتی های جنگی می شوند که با دیدن هر ساحل فقط به فکر شلیک به آن هستند و آرزوی پهلو گرفتن در کنار ساحل آرام از وجودشان محو شده است.

۳- مردانی که عادت می کنند سکس بخرند

این گروه شاید در ۲۰ و ۳۰ سالگی و حتی تا اواسط ۴۰ سالگی قیافه و پول شان را اصل و اساس رابطه با زنها می دانند و بدون شک قادرند سکس هم به اندازه موقعیت شان فراهم کنند ولی خودشان به مرور می فهمند که حال شان خوب نیست.

این مردان از ۴۰ سالگی به بعد به مرور دور و برشان کم کم خالی می شود و شانس یافتن یک زن با جذابیت و کیفیتی که در جوانی به دنبالش بودند از دسترس شان دور می شوند. تنهایی ناخواسته به سراغ شان می آید.

۴- مردانی که محترمانه استعفا می دهند

این نوع مردان یا به خاطر تحصیلات طولانی یا شغل و کاسبی که داشتند سال های جوانی را سریع رد می کنند و شانس کافی نمی یابند تا فرد مورد علاقه شان را پیدا کنند.

بعضی مجردها هم از بس جواب نه می شنوند عطای رابطه را به لقایش می بخشند و بدون احساس تلخی یا بدبینی، به مرور از دور رقابت در بازار آشنایی ها خارج می شوند. نکته امیدوار کننده برای این نوع مجردی اجباری این است که اگر فرصتی ایجاد شود نه نمی گویند.

 

image source

https://www.singleroots.com/

 

More from مرد روز
ذات فرهنگی انسان
مارک پیگل، زیست‌شناس معروف انگلیسی در کتابش «ذات فرهنگی» می‌گوید: ما تنها...
Read More