دراکولا، یک نجیبزادهی ساکن « ترانسیلوانیا» در اروپای شرقی است و از تغییراتی که در غرب می افتد به دور است. او درون یک قصر قدیمی زندگی میکند. دنیای این نجیبزادهی وطنپرست از همان ابتدای داستان در تضاد کامل با دنیای مدرن ترسیم میشود. اما دراکولا می خواهد زمین و مستغلات در قلب امپراطوری بریتانیا یعنی لندن بخرد.
یک جوان انگلیسی به نام جاناتان که منشی آژانس معاملات ملکی در لندن است به قصر او در کشور ترانسیلوانیا می رود تا مقدمات فروش زمین در لندن را برای دراکولا فراهم کند.
جاناتان با دقت تمام در طول سفر نشان می دهد که هر چه بیشتر وارد سرزمین دراکولا می شود از سر وقت بودن قطار و کالسکه های مسافرت، کاسته می شود. تا آنجا که از ساعت و دقیقه خبری نیست و مردم قفط از تفاوت بین شب و روز حرف می زنند. به عبارت دیگر جاناتان از زندگی شهری و مدرن فاصله می گیرد و وارد دنیای کشاورزی می شود.
خوانندگان رمان، کمکم متوجه میشوند که فضای ابهام آلود و خرافات در سرزمین اجدادی دراکولا نیز بیشتر میشود. راوی داستان، ترسی را تصویر می کند که شبیه ترس عمومی جامعه انگلیس در قرن ۱۹ میلادی از خارجی ها یا تمدن های قدیمی است. جاناتان از دراکولا می ترسد چون وقتی وارد خانه اش می شود متوجه انواع اطلاعات جمع اوری شده از محلات مهم شهر لندن می شود. انگار که دراکولا می خواهد زمینه نفوذ و تسلط یک حکومت شرقی را بر انگلیس هموار کند.
کنترل بیچون و چرای دراکولا و قدرت غیرعادی و ناآشنای او در درون قصر، بهتآفرین است. او در کوتاهترین زمان ممکن، قصر خود را به زندانی تبدیل میکند که «جاناتان» سکولار و تربیت شده با منطق علمی، توانایی توجیه، مقاومت و حتی فرار از آن را ندارد.
دراکولا با تسخیر روانی و روحی جاناتان، توانسته است به سبک و سیاق میسیونرهای مسیحی عمل کند که قادر گشتند بر چین، خاورمیانه و افریقا تسلط بیابند.
نسبت دادن دنیای دراکولا به گونهای نمادین به شب و این که وی در طول روز چارهای جز خوابیدن در درون قطعهای از خاک «ترانسیلوانیا» ندارد، اشارهی غیر مستقیمی به تمدنهای غیر صنعتی است که اسیر و وابسته به زمین هستند و جابهجایی، سرعت و تغییر برای شان سخت است.
اما دراکولا مشکل وابستگی ناگزیرش به زمین را نیز حل کرده است. او تواست با ارسال تابوت پرشده از خاک کشورش «ترانسیلوانیا» و جاسازی خودش در آن، وارد لندن شود.
دراکولا پس از ورود به لندن، بلافاصله به سراغ زن زیبای انگلیسی، «لوسی» میرود که تا آن لحظه سه خواستگار از سه قشر مختلف جامعه نیز داشته است. دراکولا انتخاب درستی داشته است. لوسیِ جذاب که رفتاری آزاد و راحت با مردان دارد از طریق جادوی تسخیرکنندهی او، مطیعش می شود.
در همان دوران، بخش بزرگی از ثروت جهان در امپراتوری بریتانیا گرد آمده بود و این باعث بالا رفتن سطح استاندارد زندگی شده بود. زمامداران بریتانیا، نگران این واقعیت بودند که نسلهای آتی مدیران در بریتانیا، جسارت، سختکوشی و حتی توانایی ادارهی امپراتوری را از دست خواهند داد.
از طرف دیگر در غیاب مرد انگلیسی قوی، زنانی شبیه «لوسی» بر نگرانی دامن می زنند. زنانی که هم جذابند و هم از نظر اجتماعی آزاد و راحتتر. همه اینها بر ترس ناشی از حضور بیش از پیش خارجیان در لندن میافزاید؛ ترسی که با آمدن دراکولا، نجیبزادهی خونآشام و افسونگر کاملمیشود.
دراکولا در ضمن حکایت یک ترس بزرگ دیگر در جامعه بریتانیای استعماری بود. مردان زیادی از انگلیس به سرزمین های مستعمره برای کار می رفتند و خطر بیماری مقاربتی و گسترش ان، یک معضل بزرگ شده بود. دراکولا با گزیدن زنان کشور که مدهوش قدرت و جذابیتش بودند اول زنان کمابیش غیرمقید را با سم خود مسموم می کرد و بعد زن هایی که دراکولا می شدند قرار بود بچه های بریتانیا را مسموم و مسحور خود کنند.
در پسزمینهی این نگرانی ها بود که داستان دراکولا توانست همهی دغدغههای بریتانیا را در آن واحد در خود جمع کرد. به همین خاطر، تمامی مردان انگلیسی قصه، دست به دست هم دادهاند و به کمک یک دانشمند و دعاهای مسیحی، اول «لوسی» را که به اندازهی یک خارجی خونآشام برای جامعهی انگلیس خطرناک بوده است، به طرز فجیعی میکشند و بعد دراکولا را از پای درمیآورند.
,Lucy Westenra’s Sexuality in Dracula, A Woman’s Place Sandra Causey in Victorian England
Kevin Patrick Mahoney, Bram Stoker’s Dracula and Angela Carter’s The Magic Toyshop
http://suite101.com/sandra-causey
http://zamaaneh.comJames wharris, Dracula by Bram Stoker,
http://jameswharris.wordpress.com/2009/07/21/dracula-by-bram-stoker/