سلام. ۳۴ سالم هستم. شاغلم. الان سه ساله که یه دختر رو دورادور ازش خوشم میاد. مدت کوتاهی با هم آشنا بودیم. داشت همه چیز خوب پیش می رفت که من سریع دوستی مون رو به هم زدم. ترسیدم. چون نمی خواستم حس و عشقم به اون از بین بره. راستش من توی زندگی خیلی از متاهل ها عشق نمی بینم.
دختر بی نهایت دوست داشتنی هست. از خنده اش و حرکاتش خوشم میاد. موهای صافش رو دوست دارم. چشماش همیشه برق می زنه. می دونم که خیلی مهربون و وظیفه شناسه . توی فامیل و آشناها همه تحسینش می کنند. من ولی تصمیم گرفتم فقط یواشکی عاشقش باشم.
توی همه شبکه های اجتماعی هست. عکس هاش، دوستاش. کارهایی که می کنه. موسیقی و لباس هاش. هر کاری می کنه برام عاشقانه است. با اینکه عشقی یکطرفه است ولی تحمل این عشق یواشکی اصلا برام سخت نیست
این دختر نشانه دقیقی از همه آرزوهایی هست که برام عزیز هست. بهش فکر می کنم. توی خیالم باهاش راه میرم. حتی باهاش عشقبازی هم می کنم. می دونم که اگه رابطه مون جور بشه هر دو مون خوشبخت میشیم. ولی یه خوشبختی کوتاه مدت. چون زندگی، ما رو از هم سرد می کنه.
سپهر عزیز
ترس و نگرانی ات واقعی است. اما بشر اگر می خواست مثل تو زندگی کند دهها هزار سال پیش منقرض شده بود. برو جلو و نترس. حتی اگر رابطه تان پس از مدتی کمرنگ شود هم ناراحت نشو. عشق را باید تجربه کرد تا راه نگهداری اش را یاد گرفت. .
عشق در حالت آتشین و حس شیفتگی اولیه حتما تغییر می کند ولی با این صفاتی که از او تعریف کردی احتمال اینکه عشق به شیوه های ملایمتر و حتی زیباتر برای تان ماندگار شود وجود دارد.