مرحله ۱- اعتقاد چشم بسته
در این مرحله از تفکر، بعضی ها هرگز، تغییر اعتقاد یا تصحیح نظر را نمی بپذیرند و با قدرت تمام جلوی شک و تردید را می گیرند.
افرادی که ذهن شان با یک عقیده گره خورده است اصلا برای شان نظر افرادی که متفاوت یا مخالف آنها می اندیشند مهم نیست. به نظر آنها، افرادی که از سنت جامعه یا اعتقادات اجداد خود پیروی نمی کنند گمراه هستند.
مرحله ۲ – پذیرفتن اعتقاد جدید
بخشی از انسانها به مرحله دوم تفکر می رسند چون در یک لحظه خاص یا به مرور، پی می برند که عقیده ای که با آن بزرگ شده اند به کارشان نمی اید. اما چون متاسفانه شیوه اندیشیدن شان عوض نمی شود تنها تغییری که در خود می یابند نفی یک عقیده اجباری و انتخاب یک عقیده جدید است.
این نوع افراد قاطع تر از مرحله قبلی، از ایده جدید شان دفاع می کنند. نمونه این نوع افراد را می توان در بین بی خدایانی دید که به تازگی از مذهب بریده اند. این گروه از آدمها با خشونت تمام به تحقیر و نفی هر نوع حس مذهبی و معنوی، روی می آورند و همه هویت جدیدشان را در سرکوب مذهب می یابند.
آنها تغییر عقیده اول شان، شبیه یک الهام است که یک دفعه ورق بر می گردد اما چون شیوه اندیشیدن شان عوض نمی شود ایده جدیدی که به دست می آورند به اندازه ایمان قبلی، کور و تنگ نظر است.
مرحله ۳ – فراتر از عقاید
مرحله اول اندیشه، می گوید من همانطور فکر و زندگی خواهم کرد که اجداد من انجام می دادند. مرحله دوم اندیشه می گوید گور پدر تربیت و سنت که اجبارا دریافت کرده ام. مرحله سوم از شیوه اندیشیدن می گوید همه تربیت ها و عقاید حتماً نقاط جالبی دارند که شاید به درد بعضی ها بخورد.
در مرحله سومِ اندیشیدن، منبع اصلیِ قضاوت و استدلال، خودمان هستیم نه جواب های از پیش تعیین شده … ما بهتر است به کمک عقل و تجربه و نیازهای شخصیت خودمان، با زندگی روبرو شویم. حتما هم اشتباه خواهیم کرد ولی مهم این است که روشی را برمی گزینیم که وجود و شعور ما تشخیص می دهد.
در مرحله سوم تفکر، ما از ذهن و قدرت تشخیصی برخورداریم که دنبال یک جواب قطعی نمی گردد چون می دانیم برای هر ماجرا و هر سوال می تواند چندین جواب وجود داشته باشد.
Level 3 Thinking: A Unified Theory of Self-Improvement
https://www.nateliason.com/blog/level-3-thinking
Image source
https://unsplash.com/photos/OKCCCbyon28