به همین راحتی

حتی راحت تر از به همین راحتی. چنان سریع و راحت که فکرش را هم نمی شود کرد. البته راحت که نه. پر از ناراحتی است. پر از درد و رنج. پر از مرگ و میر و پر از خون و آتش. پر از دربدری و آواراگی. اما چنان سریع و پی در پی اتفاق افتاده و می افتد که می شود گفت به همین راحتی.

سوریه را می گویم. که چه راحت منهدم شد. چه راحت و سریع نابود شد. چگونه کشوری راحت به خاک سیه نشست و چگونه ملتی ناگهان بیچاره و دربدر شد!

شاید کسی فکرش را نمی کرد انهدام سوریه را آنهم فقط ظرف پنج سال. چنان نابود و منهدم که انگار پنجاه سال. یک کشور زیبا. غنوده بر ساحل مدیترانه. بازمانده از تاریخی دور و دراز و تمدنی دیرین.

کشوری که اگر چه زبانش عربی است اما شباهت چندانی به کشورهایی مثل عربستان و شیخ نشین های خلیج فارس نداشت. کشورها و ملت هایی که عیب و ایرادی ندارند اما ملت سوریه ملتی است یا ملتی بود! باز مانده از دوران بیزانس و روم شرقی. مردمی که نه تنها به لحاظ ظاهر که از نظر فرهنگ و خلق و خو هم از اعراب متفاوت بود. مثل لبنان. کشورهایی که فقط دین و زبانشان عربی بود.

کشورها و ملت هایی که چه حیف. خاصه در این روزهایی که داعش در حال شکست و نابودی است. چه حیف که سوریه نابود شد. برخی شهرهایش با خاک یکسان و هزار هزار از مردمش کشته و مجروح و چندین ملیون آواره. حیف و صد حیف از سوریه. سوریه ای که به همین راحتی ویران شد.

 

وبلاگ کیقباد

image source
http://www.aljazeera.com/

Written By