در پوستر فیلم، حالتِ حامد بهداد، شبیه قهرمانان فیلم های قیصر و تنگسیر است ولی این لوطی قرار نیست کسی را نجات دهد یا انتقام بگیرد. او عزمش را جزم کرده است تا یک شبه پولدار شود.
فیلم «آرایش غلیط» برنده جایزه ویژه هیات داوران برای کارگردانی از جشنواره فیلم فجرساخته حمید نعمتالله است که کار سینمایی خود را با دستیاری مسعود کیمیایی آغاز کرد.او به غیر از آرایش غلیظ، چندین فیلم تلویزیونی و دو فیلم بلند دیگر در کارنامهاش دارد: بوتیک و بیپولی.
نعمتالله در این فیلم نیز همچون دو فیلم سینمایی قبلی خود، به آدمهای حاشیهای پرداخته است؛ آدمهایی که کمتر دیده میشوند، آدم هایی که در تنگنای بیپولی (نه فقر) سودای پولدار شدنِ یک شبه را در سر میپروانند. در آرایش غلیظ، مسعود (با بازی حامد بهداد) بار قاچاق ترقه و فشفشه و اسباب آتشبازی چهارشنبه سوری یکی از دوستانش را بالا میکشد و تلاش میکند با همکاری دختری که ظاهراً دوستش دارد (با بازی طناز طباطبایی) آنها را بفروشد.
به نظر می رسد کارگردان ایرانی به نوعی نبض دورهای را که در آن زندگی می کند، در دست دارد. فقط کافی است نگاهی گذرا به صفحه جرائم و جنایت ها در سراسر کشور بیاندازید تا گسترش حرص و آز سرسامآور را در بین اقشار فقیر به شکل جرایمی نظیر حمل و پخش کیلویی مواد مخدر، کشتن شرکای اقتصادی، جنایتهای خانوادگی و … شاهد باشیدصفحه «بچه پولدارهای تهران» در اینستاگرام، تنها گوشه ای از این مسابقه «کی مایه دارتره» ثروتمندان، ایران را نشان می دهد.
طمع بیکران برای پولدار شدن در سرزمینی ثروتمند که گردش پول و جمع آوری ثروت در آن هنوز قانونمند نشده، همزمان شده است با گسترش ارتباطات مجازی و با خبر بودن همه آدمها از نحوه زندگی دیگران. در کنار همه این اتفاقات سریع، جابجایی وسیع مردم روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگتر به انگیزه کار و تحصیلات دانشگاهی نیز به حرکت درونی کشور سرعت و گسترش بیشتری داده است.
این تبِ ثروتمند شدنِ یکباره که بدنهِ رسانه های تصویری ایران را داغ کرده است از یک منظر شبیه تب یافتن طلا است که در اوائل شکل گیری امریکا در «فیلم وسترن» تجلی یافت. چه بسا همین مسیر تبدار دستیابی به پول هنگفت منجر به خلق یک سبک جدید سینمای جنایی ایرانی با تاکید بر خصلت های رفتاری و روانی ایرانی شود.
فیلم بوتیک، اولین فیلم سینمایی نعمتالله از این نظر بسیار خوش درخشید، مورد استقبال مخاطبین و منتقدان قرار گرفت و جایزه بهترین فیلم اول جشنواره فجر را برای کارگردانش به ارمغان آورد. بوتیک غیر از سوژه خاص و نحوه پرداخت ویژه نعمتالله، از جهت بازیگری نیز توجه زیادی برانگیخت: محمدرضا گلزار، سوپراستار سینمای ایران، متفاوتترین نقش دوران فعالیت سینمایی خود را در این فیلم ایفا کرد، رضا رویگری با بازی درخشانش در این فیلم، بازگشت امیدبخشی برای خود رقم زد و گلشیفته فراهانی نیز جایزه بهترین هنرپیشه زن جشنواره سه قاره نانت فرانسه را برای ایفای نقش در آن برنده شد. حامد بهداد نیز که با حضورش تنها در چند صحنه از بوتیک، یکی از بهترین بازی های دوران حرفه ای اش را ارائه کرده بود، این بار و بعد از گذشت حدود یازده سال، نقش اصلی فیلم آرایش غلیط را به عهده دارد.
در انتها باید به یکی از نکات بسیار ظریف فیلم که با رندی و هوشمندی کارگردان و نویسندگانش توانسته از تیغ سانسور جان سالم به در ببرد، اشاره کرد؛ نشانههای زیادی در داستان و دیالوگهای فیلم وجود دارد مبنی بر اینکه شخصیت اصلی مسعود (با بازی حامد بهداد) و مجید رابطه عاشقانه و عاطفی با هم دارند، به بیان دیگر همجنسگرا هستند؛ اشارهها و رفتاری این دو در صحنههایی که با هم آنها حضور دارند، اینکه مجید در صحنهای از فیلم مدام با ناباوری از دوست دختر قهرمان فیلم میپرسد «واقعا شما نامزدشین؟» و وقتی جواب مثبت میشنود، بدون خداحافظی و با بُغضی فروخورده گفتگو را به انتها میرساند و چند صحنه بعدتر «رویایی چند صد ملیونی» را به آتش کشیده و در مصاحبه با خبرنگار تلویزیونی حرف از یک انتقام عاطفی میزند، همه نشانه هایی از وجود رابطه عاطفیای بیش از دوستی معمول بین دو شخصیت مرد داستان است.
اینکه نویسندگان و کارگردان فیلم تصمیم گرفتهاند فرجام داستان را به همجنسگرا بودن کاراکتر اصلی گره بزنند (نه به شکلی تزئینی یا کمیک)، همان دریچه پرفروغی است که سینمای غالباً دولتی و بیخاصیت این روزهای ایران کم داشت.