الوین تافلر در بخشی از کتاب «موج سوم» اشاره ای دارد به کثیفی خیابان های فرانسه و ربط آن به دلبستگی فرانسوی ها برای نگهداری آت و آشغال هایی که از خانه های شان سر ریز شده است. او همه آن را ناشی از روحیه مقتصد زن فرانسوی می داند. آن موقع هیچ شناخت و تصوری از فرانسه نداشتم و نگاه تافلر را بیشتر به حساب یک شوخ طبعی آمریکایی و تقابل دو فرهنگ متفاوت و کمابیش رقیب گذاشتم. اما اذعان می کنم که امروز حرف های تافلر برایم عینی و ملموس شده است.
یکی از تفریحات دوستان من در شهر نانت چرخ زدن روی سایت Bon Coin و مشاهده اقلام دست دومی است که مردم برای فروش می گذارند. از جمله تیتر همین متن : «چهار عدد شورت دست دوم بسیار تمیز به قیمت 1 یورو!»
خیلی از دوستان بلافاصله پس از مشاهده این موارد حکم به خستِ روحیه فرانسوی می دهند. من هم اوایل به شدت از این روحیه علاقمند به دور نریختن اشیا جا خورده بودم. فرانسوی ها تقریبا هیچ چیز را دور نمی ریزند. آنها اشیا را یا به عنوان یک خاطره نگه می دارند و یا تلاش می کنند آن را بفروشند. خانه های فرانسوی لبریز از اشیا هستند. در حالت مرتب و تمیز خانه های فرانسوی شبیه موزه ای از اشیا عتیقه هستند و در حالت معمول شبیه بازار شهر شام!
برای آدمی مثل من که یک عمر با فرهنگ نوروز و نو شدن و نو پوشیدن و ضرورت مرتب و تمیز بودن خانه، به خصوص در موقع میزبانی و مهمانی، بزرگ شده است رو به رو شدن با این خصوصیت یکی از عجیب ترین و جالب ترین تجربه های مواجهه با فرهنگی متفاوت بود. تجربه ای که تا مدت ها گیجم کرده بود.
سخاوت و خست هر دو کیفیاتی انسانی هستند و یک جامعه انسانی اصولا نمی تواند از آنها خالی باشد اما سخاوت بنا به پیش زمینه های جغرافیایی و تاریخی در هر جامعه با فرم ها و جلوه های متفاوتی بروز می کند. در یک جامعه برخوردار از ثروت های مادی، مثل ایران، سخاوت بیشتر در قالب های مادی بروز می کند مثل غذا و اطعام . از سفره نوروز و سفره عقد تا سفره انواع حضرت ها و تا آب خنک کن های بنوش به یاد حسین در کوچه و محله ها. در فرهنگی دیگر و بنا به شرایط جغرافیایی و تاریخی متفاوت سخاوت ممکن است با فرم های دیگری جلوه کند مثلا با صرف وقت و دقت بیشتر یا حتی با رفتارهای بسیار ساده و کوچکی مثل لبخند زدن، نگه داشتن در برای نفر پشت سر. با عذرخواهی ها بیشتر و یا با اظهار تشکرهای بیشتر.
به گمان من باید بین خصوصیات یک جامعه با کیفیات انسانی تفاوت قائل شد و از صدور حکم های کلی اجتناب کرد. روحیه ذخیره و نگهداری در جامعه فرانسه به نظر از یک سو منتج از زندگی در سرزمینی است نه چندان غنی که همواره با تاریخی مملو از جنگ و قحطیهمراه بود. امروز او در امتداد دیروزی بلند و مصیبت بار از قحطی دو جنگ جهانی ست. برای همین بسیار سطحی بینانهاست اگر عادات غذایی ملت ها را به حساب کج سلیقگی یا عقب ماندگی گذاشت و آن ها را دست آویز تحقیر قرار داد. از حلزون خواری این یکی تا سوسمار خواری آن یکی!
خصوصیات هر جامعه از یک سو می تواند منشاء کیفیات تحسین برانگیز و کاربردی باشد و از سوی دیگر منشاء کیفیات عجیب. چنانکه روحیه تلف نکردن و نگهداری در جامعه فرانسوی از یک سو منجر به حفظ آثار تاریخی و فرهنگی یا طراحی و ساخت خانه هایی با صد در صد ایزولاسیون حرارتی و درنتیجه حفاظت انرژی و محیط زیست شده است. خصوصیاتی که از سوی دیگر فروشِ چهار عدد شورت دست دوم بسیار تمیز را عادی می داند.