فیلیپ لانگمن که از اعضای عالیرتبه چندین مؤسسهی تحقیقاتی آمریکاست، در راستای تخصص اصلیاش که آمار و جمعیتشناسی است، کتابهای تاثیرگذاری چون « گهواره خالی تمدن» و « مذهبی ها وارثان زمین» را به رشته تحریر در آورده است. او در یک مقاله بسیار شخصی، به روند خطرناکی اشاره میکند که منجر به تسلط مذهبیون افراطی میشود.
او به یاد میآورد که در دهه 1960 میلادی وقتی که نوجوانی بیش نبود بر روی جلد مجلهی « تایم» به این عبارت برخورده بود که « آیا خدا مرده است؟»؛ عبارتی که همنسلان او به امید آن بزرگ شدند. امیدی که به تحقق نپیوست.
او میافزاید شاید هنوز خدا در اواخر قرن بیستم نمرده بوده، ولی بیشک از صحنهی اصلی دغدغه های بشر کنار گذاشته شده بود. روند فروپاشی اعتقادات مذهبی در شهرنشینان جهان تا چندین دههی دیگر ادامه یافت و با گسترده شدن سکولاریسم، شاهد نزولِ ارزش و مقام خدا به سطح «بابا نوئل» کنونی در فرهنگ غرب گشتیم.
اما خدا و یا حداقل نمایندگانش با شدت و قدرت جدیدی وارد ضمیر عمومی جهان شده اند و تلاش چند برابر شدهی متفکران «کافر» نظیر ریچارد داوکینز، کریستوفر هیچِنس و سام هریس که در حال توضیح و دفاع از سکولاریسم هستند نتوانست جلوی بازگشت مذهب را بگیرد.
دههی اولِ قرن 21، حکایت از بازگشت پر سر و صدای مذهب دارد. واقعهی بدیهی که میتوان رد پای آن را بهراحتی هم در تلاشهای آشکار بنیادگرایان تروریست و حضور قدرتمندِ مذهبیون در جامعه آمریکا سراغ گرفت.
به اعتقاد فیلیپ مورگان، «ماه عسل» بشر با بیخدایی و دل کندن از افکار و عقاید دوران قرون وسطی به همان شدت و حدتی که متفکران سکولار توقع داشتند جامهی عمل به خود نگرفت.
برای مدتهای مدید، جوابِ متفکران سکولار قانعکننده و حتی دلگرمکننده بود. آنها اذعان میکردند که بازگشت دوباره مذهب در حقیقت شبیه اعمال غیرارادی فردی است که انگار در حال غرق شدن هستند که در لحظات آخر حیات، به هر وسیلهای چنگ میاندازد. جوابی که منطقی به نظر میرسید، بهویژه وقتی که عنصر «خودکشی و خود تخریبی» در اعمال مذهبیون افراطی، به صورت چشمگیر به اعمال افراد در حال غرق شدن شباهت داشت.
تئوریپردازان سکولار معتقد هستند که تغییر سریع و بیش از حد دنیا، آزادی و قدرت ابراز وجود بشر، توسعهی بینظیر آموزش همگانی و گسترش فرهنگِ منطقی باعث شده است که گروههای کوچک افراطی بیشتر از پیش به اوهام و خرافات پناه ببرند تا خود را از اتفاقات جاری مصون کنند.
سکولاریستها تا مدتها به این واقعیت بسنده میکردند که فرزندان مذهبیون در جامعهی غیر مذهبی دست از عقاید خود برمیدارند. آمار تحقیقات اخیر این مسیر خوش باورانه را به زیر سئوال بردند، چون در عمل ثابت شده که فقط پنج درصد فرزندان خانوادههای بنیادگرا از الگوهای دیگر تبعیت میکنند.
در خاورمیانه که شاهد جوشش عظیم مذهب هستیم، بیتردید، رشد افسار گسیختهی بازگشت به مذهب میتواند ناشی از اثرات تلخ و ماندگار استعمار نظیر استبدادزدگی، فقر و عدم وجود تحول و شعور سیاسی جمعی باشد. ولی رشد شهرنشینی، شکلگیری طبقه متوسط بزرگ در جوامع مذهبی که چشم و دل بسته به ارزشهای مصرفی غرب پناه برده است نیز به رونق بنیادگرایی دامن میزند.
واکنش دفاعی محافظه کاران به دستاوردهای سریع سکولار منجر به رونق و بازگشت مجدد مذهب در اجتماعی و سیاسی امریکا و این اواخر حتی در اروپا انجامیده است. نیمی ار جمعیت امریکا و اروپا اساسا همچنان مذهبی مانده اند و همان ها نیز به تغییرات سریع نظیر انقلاب دانشجویی دههی شصت، هیپیگرایی، فمینیسم، تأیید حقوق انسانی همجنسگرایان واکنش اعتراضی نشان می دهند. در کنار آن افراط در زندگی مصرفی، خودپرستی و خودخواهی، توجه بیش از حد به سکس و فروپاشی مدل سنتی خانواده نیز از شوک های بود که مذهبیون را به واکنش جدی واداشت.
فیلیپ لانگمن بعد از آنکه با صبوری تمام به تشریح موقعیت موجود میپردازد به پشتوانهی تخصصاش و بر اساس آخرین سنجشهای تحقیقاتی که در «فصلنامهی جامعهشناسی آمریکا» به چاپ رسیده، با نگرانی تمام اعلام میکند که یکی از دلایل اصلی بازگشت مذهبیون در «تولید مثل» بیش از حد گروههای فوق نهفته است.
آمار تکاندهندهی جمعیتشناسی در جهان معاصر حاکی از آن است که خانوادههای مذهبی با شدت و حدتی بینظیر در حال برپایی خانوادههای بزرگ هستند در صورتی که جمعیت سکولار جهان یا دست از تولید مثل کشیده، یا نسبت بسیار پایینی از آمار تولد انسان جدید را به خود اختصاص داده است. روند زایش جهانی با سرعتی غیرقابل کنترل در سه دههی آینده، انسانهای را وارد اجتماع جهانی خواهد کرد که در خانوادههای بسیار مذهبی بهویژه ادیان درهی نیل ( یهودی، مسیحی و اسلام) به دنیا خواهند آمد.
پر جمعیتترین خانوادههای امریکایی را باید در بنیادگراترینشان سراغگرفت. این اواخر در آمریکا، جمعیت پروتستانهای محافظهکار تقریبا دو برابر شده است. « آمیشها» متوسط تعداد اعضای خانواده شان ۶ نفر است. دراسرائیل آمار فرزند در خانوادههای یهودیان بنیادگرا بسیار بالاست. بنیادگراترین گروه یهودی «هاردیم» که تا این اواخر فقط ۲.۳ درصد جمعیت بالای ۸۰ ساله ها ی کشور را تشکیل میدادند در حال حاضر ۱۶درصد از بچه های تازه متولد شدهی اسرائیل را در اختیار خود دارند. کشورهای مسلمان و « هندو» نیز با همان شتاب و آمار بالای خانوار، در حال افزودن انسانهای مذهبی به جامعه آینده هستند.
به نظر میرسد ارزشهای سکولاریسم نظیر آزادی، ذهن انتقادی، حساسیتها و ارزشهای فردی و بهویژه احترام به خود در عمل به « فرزند کمتر، زندگی بهتر» منجر میگردد. روندی که با همهی درستی و حقانیت، قادر به ادامهی بقا نخواهد بود. آینده بر طبق آموزههای تکامل بیولوژیک، چارهای ندارد جز انکه جمعیت اصلی و ارزشهای مذهبی آنها را نادیده نگیرد.
Phillip Longman, Survival of the Godliest
Phillip Longman is a senior research fellow at the New America Foundation and Schwartz Senior Fellow at the Washington Monthly. His latest book, co-authored with Ray Boshara, is The Next Progressive Era: A Blueprint for Broad Prosperity.
Image Source
http://www.christianpost.com/news/religion-on-the-rise-102990/