
برای اکثریت مردان، زندگی مجردی یک انتخاب کمابیش جدید است اما در طول تاریخ، برای ما مردان ازدواج انتخاب خوشایندی بود بویژه دسترسی همیشگی به سکس و … بخصوص که ما شانس انتخاب زن مورد علاقه خود را داشتیم.
زنان ولی از خیلی قدیم، دل خوشی از زندگی مشترک نداشتند چون اکثریت شان نه شانس انتخاب مرد مورد علاقه را داشتند و نه توانایی نه گفتن و جدا شدن… زنان دنیا در طول تاریخ در اکثر موارد چون امکان زندگی مستقل نداشتند. امکان تحصیل و کار و سفر نداشتند به ناگزیر به ازدواج با هر مردی که انتخاب شان می کرد و در هر سنی که بود رضایت می دادند.
برای زنان پذیرفتن زندگی مجردی البته همچنان دشوارتر است چون ازدواج نکردن هنوز توام با حس ناراحت کننده مورد انتخاب قرار نگرفتن است.
درون همه فرهنگها از ژاپن که زنان مجرد بالای ۲۵ سال، لقب کیک کهنه از یک جشن سپری شده را می گرفتند تا در کره جنوبی و دهها کشور که لقب پیر دختر می گرفتند تا چینی ها که معتقد بودند زن ازدواج نکرده یعنی زن روی دست مانده…
در غرب هم از قدیم، زنان مجرد یا جادوگر شمرده می شدند یا روسپی و این نوع لقب ها در همه جوامع حکایت از غیرطبیعی بودن زن مجرد بوده است.
اما می بینیم که زندگی برای زنان دارد طوری رقم می خورد. ما مردان نمی توانیم انکار کنیم که زنان هم می خواهند از رشد شخصی و استقلال و قدرتی که کار و تخصص به آنها می دهد بهره ببرند و سهم بیشتری برای انتخاب در نحوه زندگی پیدا کنند.
در دنیای امروز فرصت زندگی مجردی برای زنان ممکن شده است به عبارتی ساده تر زنان دیگر نمی خواهند بسازند و بسوزند. حقی که دارند پیدا می کنند هر چند برای بسیاری از ما مردان ناخوشایند است ولی مسیر و حقی است که ما مردان قبل از آنها پیدا کرده ایم.
در حال حاضر بهتر است بپذیریم انتخاب زندگی مجردی یک واقعیت گسترده برای همه انسانها است و دنبال یافتن دلایل منفی و قدیمی نباشیم.
شاید درک درست وضعیتی که در آن هستیم باعث افزایش احترام و کاهش ضدیت های ناشی از رسم و رسوم دنیای قدیم بین زنان و مردان گردد.
