با کلی کیف و حال و غرور، زن و بچه ی علی دایی را از هواپیمای توی آسمون برگردوندید، مغازه هایش را هم پلمب کردید ولی متوجه نشدید که همراه با آن سرمایه بخش خصوصی را از ایران پرواز دادید! می پرسید چطور؟
من و هزاران مدیرعامل و مالک شرکت های خصوصی به یک نتیجه گیری خیلی ساده رسیدیم: وقتی به چشم بر هم زدنی تمام اموال ما را می توانید در اختیار بگیرید، شرکت یا فروشگاه مان را پلمب کنید و حتی زن و بچه ما را از هواپیما پیاده کنید و هیچ قانونی جلودار تان نیست فهمیدیم مالکیت ما بر اموال مان عاریتی و موقت است.
هزاران مدیرعامل و مالک و صاحبان شرکت های خصوصی شبیه من پیام آشکار شما را شنیدیم: برای همین بی صدا و آرام هیچ سرمایه ای را در سرزمینی که هیچ حقی برای ما قائل نیست نگاه نخواهیم داشت.
شما من را نمی شناسید، چون یک آدم معمولی هستم با چند صد نفر پرسنل که در کارخانه و دفتر شرکتم کار می کنند، نه فعالیتی در اینستاگرام داشته ام و نه در اعتراضات خیابانی شرکت کرده ام. ولی بسیاری از ما داریم خیلی جدی و بی صدا و آرام کارخانه های مان را جمع می کنیم، اموال شرکت ها را می فروشیم تا به یک جای امن ببریم. این دیگر یک تصمیم فردی نیست، این یک موج عظیم است.
اگر تا دیروز با مهاجرت دانشجویان و نخبگان روبرو بودید – و البته آن هم برای شما اهمیتی نداشت بدانید که شما مهاجرت شرکت ها را هم مدتی است به صورت همگانی کلیک زده اید.
هزاران مدیر نخبه که هر کدام ده ها، صدها و هزاران پرسنل داشته اند، میلیاردها دلار سرمایه های بخش خصوصی، و هزاران شرکتی که در ایران میلیون ها شغل ایجاد کرده بودند آرام و بی صدا در صف مهاجرت ایستاده اند.
شما این صف را نمی بینید چون مدیران عامل و مالکان بخش خصوصی سلبریتی نیستند و در خیابان هم آرامش شما را به هم نمی زنند. کاری نمی کنند که با تفنگ بشود آن را مهار کرد اما باقیمانده اقتصاد فلج شده تان را نیز از دست می دهید.