اواخر دهه شصت در او خفقان سیاسی و اجتماعی، خبر «رسمی» انحلال کمیته اعلام شد. حکومت بنا داشت با تیر این خبر به چند نشان بزند. اول، با انحلال کمیته تمام سوابق و آثار جرم اعضای ناشناس کمیته پاک شود. از جمله تمام آن اصلاحطلبان آینده که قرار بود در دولت سازندگی کت و شلوار دیپلماتیک بپوشند.
دوم، امید کاذب اصلاحات در مردم ایجاد میشد.
سوم، با ادغام کمیته در نیروی انتظامی، فعالیتهای جنایتکارانه شان در پوشش قانون پیش میرفت.
چهارم، جمهوری اسلامی با فریب جامعه جهانی، که آنزمان به فراخور سانسور رسانهای از داخل کشور بیخبر بود، از انزوای بینالمللی بیرون میآمد و اهداف اقتصادی_تسلیحاتی اش پیش میرفت. حکومت چیزی را از دست نمیداد. مثل همیشه ،بدون تغییر رویه، مهرههای سوختهاش را حذف میکرد، کمیته را هم در ظاهر حذف کرد.
در دورههای بعد حکومت تصمیم گرفت این تجربهی موفق را به صورتی پیش ببرد که هم اهدافش محقق شود و هم خشم عمومی را منحرف کند. سناریوی جدید شان این بود که مردم در بازی ترس و امید به انتظار خبرهای «رسمی» بنشینند.
در آخرین نمونهی این بازی، حکومتی که بنا داشت اقتصاد فلجش را با برجام ترمیم کند، روحانی را آورد. و این آدم چربزبان جدید وعده تعطیلی گشت ارشاد هم داد. مردم باید منتظر میماندند تا ملّای جدید خبرهای رسمی خوش بدهد.
در تمام موارد اینچنینی خشم مردم با اخبار رسمی حکومت کنترل میشد
حالا هم یکی از آدمهای حکومت خبر انحلال گشت ارشاد را اعلام میکند، و آدم دیگر حکومت خبر را تکذیب میکند. اما این بار خودشان هم میدانند که مردم بیرون از خبرهای رسمی ایستادهاند و در انتظار چیزی آنسوتر هستند.
دیگر هیچ چشمی منتظر خبرها و تحفههای رسمی حکومت نیست. دیگر هیچ اهمیتی ندارد که گشت ارشاد جمع شود یا نشود. به همین دلیل اینبار حکومت فقط به فریب جهان قناعت کرده است و دوباره دست به دامن اصلاحطلبان و نایاکیها و اراذل غربستیزِ و غربنشین افتاده است تا خبر «مسرتبخش» تعطیلی گشت ارشاد را پخش کنند.
اما دیگر فایدهای ندارد، این بار جهان هم گشت بیبازگشت مردم را دیده است.
#گشت_ارشاد#کمیته#کمیته_انقلاب#انقلاب#اصلاح_طلب#اصلاحطلبی#دولت_سازندگی#مهسا_امینی#خاتمی#روحانی#خیزش_سراسری#کردستان#زاهدان