به خوزستان عزیز زیاد میروم، در دو ماه اخیر برای پیگیری یک کاری هر هفته میروم، به سه شهر اهواز و آبادان و شوشتر.در خوزستان زلزلهای رخ نداده! سیلی نیامده! همه فروشگاهها باز هستند.
سالهاست که شهروندان این استان بیشتر از شهروندان سایر نقاط ایران، آب بستهبندیشده میخرند. چون آب لولهکشی اکثر شهرها و روستاها، قابل شرب نیستند. مردم اینجا در خانههای خود دستگاه تصفیه آب خانگی دارند هر دو ماه یکبار فیلتر آن دستگاه را تعویض میکنند که فقط سیصد هزار تومان هزینه آن است.
فرستادن آب بستهبندیشده به این استان علاوه بر اینکه کار عبث و بیهودهای است، بلکه توهین به عزت نفس مردم این خطه، و فروکاستن مشکلات اساسی منطقه به آب شرب است. آنها آب برای احشام و زمینهای کشاورزی خود میخواهند، آب برای جاری شدن در رودها و تالابها میخواهند که اگر آب در آنها جاری نباشد، هوای گرم و سوزان آنجا، جهنمیتر میشود، و ریزگردها نفس کشیدن را سختتر میکند.
هرچند در یکی دو روز اخیر چند سد را باز کردهاند و اندک آبی جاری شده است، اما اگر ذخیره آب آن سدها هم تمام شود، کشاورزان برای کشت پاییزه آبی نخواهند داشت، و ممکن است بحرانها و تنشهای هولناکتری در پیش باشد. کاش در پاییز بارانی ببارد!
درد مردم خوزستان درد همه ایران است، درد بیدرمان ناکارآمدی و تبهکاری تشکیلاتی به نام جمهوری اسلامی است. نوع مدیریت احمقانه و تبهکارانه در بخش کشاورزی و آب سرزمین ایران…
.بیش از ۹۰ درصد آب این سرزمین در بخش کشاورزی مصرف میشود. اما بهرهوری آب در بخش کشاورزی در ایران، در مقایسه با توسعهنیافتهترین کشورهای جهان هم به طرز وحشتناکی پایین است.
تا صد سال پیش که بشر با روشهای سنتی دوازدههزار ساله کشاورزی و دامداری میکرد، دخالت حکومتها در مدیریت استراتژیک آب لازم نبود، اما جهان تغییر کرده است. امکانات زمین محدود است و باید مدیریت شود. بر کشاورزان و دامدارانی که هیچ اطلاعی از تکنولوژیهای جدید ندارند، حرجی نیست، این نهادهای حکومتی هستند که باید آموزش مداوم به آنها بدهند و در راستای بهرهوری آب به آنها امکانات و وامهای کمبهره دهند.
در مواردی کشت برخی محصولات، محدود و حتی ممنوع شوند. اکثر زمینهای کشاورزی در ایران کوچک و محدود هستند. یکپارچهسازی و ایجاد مزارع بزرگ میتواند مصرف آب را بهینهتر کند.
بخش زیادی از تأسیسات و خطوط و لولههای انتقال آب در ایران هم پوسیده هستند و بخشی از آب را هدر میدهند و باید بازسازی و بهسازی شوند. مافیای آب و سدسازی، به جای هدایت متابع به سمت بازسازی تاسیسات آبی در ایران، منابع را به سمت پروژههای زیانبار سدسازی هدایت کرده است.
میدانیم که سدسازی یکی از راههای مدیریت منابع آبی است، و ساختن سد لزوماً کار بدی نیست، اما انتخاب پروژههای سدسازی در سه دهه اخیر، نه مدیریت بهینه آب، که راهی برای چپاول بودجه و هدر دادن متابع آبی ایران بوده است.
در ایران اگر بهرهوری آب در بخش کشاورزی، به میزان پنجاه درصد برسد، اکثر تنشها و بحرانهای آبی کشور رفع میشوند. همچنین در سواحل جنوب ایران، به ویژه سواحل دریای عمان میتوان تأسیسات بزرگی برای شیرین کردن آب احداث کرد، و بخشی از مشکل آب استانهای جنوبی را از همین راه حل کرد.
اما در ایران ما تشکیلاتی به نام جمهوری اسلامی حاکم است که هیچ ارادهای برای حل مشکلات ندارد. دلیلش روشن است، جمهوری اسلامی دولت نیست و در نتیجه متولی ایران و مسایل مربوط به ایران هم نیست. بنابراین بهترین کمک به مردم خوزستان و همه مردم ایران، قدم برداشتن در راه براندازی جمهوری اسلامی است که هر ایرانی میتواند و باید قدمی در این راه بردارد، بدون برداشتن این غده سرطانی از تن ایرانزمین، هیچ مشکلی حل نخواهد شد.
اگر کسانی هم اصرار دارند کمک مالی کنند، باید با دست پر به میدان بیایند، نه با چند بطری آب معدنی! افراد خیر متمول اگر میخواهند کاری کنند نوسازی تصفیهخانه و لولههای انتقال آب روستا یا شهری را به عهده بگیرند.