جاناتان واینر که در سال ١٩٩۵ جایزه پولیتزر را در بخش آثار غیر داستانی با کتابی درباره تکامل نصیب خود کرده است نویسنده معتبر و دقیقی است که مشغول تدریسِ روزنامهنگاری علمی در یکی از دانشکدههای روزنامهنگاری است.
جاناتان واینر به این موضوع مهم اشاره میکند که نسلهای جدیدتر دانشمندانی که در پی بهبودی و افزایش طول عمر بشر هستند به هیچوجه در جستوجوی «آب حیات» نیستند و کنکاش اصلی آنها، بر عکس کیمیاگران قدیم، از جادو و ماوراء طبیعت فاصله زیادی دارد. البته از دید نویسنده کتاب، در ذات ماجرا تفاوتی بین تلاشهای خیالی و افسونگرایانه کیمیاگران و تلاشهای واقعاً علمی «پیریشناسان» وجود ندارد و همگی بر طبل آرزوی همیشگی بشر که جاودانگی است میکوبند.
بخشی از دانشمندان رشته «پیریشناسی» همه امید و دستاوردهای علمی خود را متوجه این هدف ساختهاند که فقط هفت سال به طول بشر اضافه کنند. گروههای بیشماری اصلاً تمایلی به ذکر موضوع افزایش عمر ندارند و همه تحقیقاتشان بر این هدف استوار است که به کیفیت و سلامت بشر در سالهای پیری بیافزایند. در کنار مجموعههای فوق، دانشمندان جاهطلبی نیز هستند که با صراحت تمام کنترل پیری و جلوگیری از مرگ را هدف اصلی فعالیتهای علمی خویش قرار دادهاند.
قهرمان اصلی کتاب مستند علمی آقای جاناتان واینر که یک متخصص «پیرشناسی» به نام آوبری دگری است، جزو طیف آخر دانشمندان فوقالذکر است که به نقل قول از کتاب: «دانشمندی است که بیش از هر چیز یادآور متوسلا۳ انسان اسطورهای است که ٩٩۶ سال عمر کرده است». به اعتقاد این دانشمند، پیری اژدهای هفتسری است که باید با هرکدام از سرهای آن که سمبل یکی از بیماریهای پیری است، جداگانه برخورد شود.
به اعتقاد او «به لحاظ علمی ثابت شده که ١٢ سالگی، بهترین حالت و سلامت جسمانی بشر را در خود جمع کرده است و اگر بشر قادر باشد خود را در این موقعیت جسمانی ثابت نگه دارد میتوان درباره امکان افزایش عمر بشر در حد هزاران سال و حتی میلیون سال نیز اندیشید»
سئوالی که نویسنده کتاب در برابر دانشمند زیستشناسی و قهرمان کتابش قرار میدهد این است که چرا ما نمیتوانیم اژدهای هفتسرِ مرگ را در سن ١٢ سالگی مهار کنیم؟ سئوالی که قهرمان اصلی کتابِ مستندِ علمی جواب آن را در زیستشناسی تکاملی جستجو میکند. به نظر میآید رسیدن به یک بدن کامل، آن هم در بهترین سالمترین وضعیت ممکن که بدن یک موجود زنده را آماده موقعیت «تولید مثل» میکند، اصلیترین انگیزه تکامل است.
بدن انسان که در ١٢ سالگی به عالیترین وضعیت وجودی خود میرسد، قادر است تا ٢٠ سالگی که بهترین سن تولید مثل است، بر توانمندیهای فیزیکیاش بیافزاید تا بتواند به وظیفه اصلیاش، یعنی انتقال بهترین ژن به نسل آینده، مبادرت ورزد.
طبیعت و تکامل بعد از آنکه برای ما امکان تولید مثل در بهترین حالت را مهیا کردند، بعد از اتمام انجام وظیفه طبیعی تولید مثل، ما را به حال خود رها میکنند و ما به عنوان موجودات غیر مفید، از ٢٠ سالگی به بعد مسیر افت فیزیکی را طی میکنیم تا آنکه در نهایت با مرگ، ناچاراً به دگردیسی نهایی و بازگشت به عناصر اولیه در طبیعت تن میدهیم.
از دید متخصصین «پیری شناسی» دانستن حقایق تلخ ولی علمی تکامل، قدم اول برای مبارزه با پیری و افزایش متوسط عمر بشر است. اقدامات ثابتشده و آشکاری وجود دارد که حاکی از تاثیر زندگی امنتر و تغذیه بهتر بر زندگی موشهای آزمایشگاهی است، به نحوی که تدارک زندگی بهتر و کنترلشدهتر، سن موشها را به سه برابر عمر طبیعیشان رسانده؛ پدیدهای که به وضوح در زندگی بشر متمدن نیز تکرار شده است.
پیشرفتهای عظیم علمی در زمینه مبارزه با بیماریها و تحول صنعت پزشکی و دارویی، بهویژه در سالهای اخیر، بیش از هر دورهای بشر را به این دغدغه همیشگیاش برای کنترل مرگ نزدیک کرده است. تمرکز و تسریع تحقیقات توسط نسل جدیدی از نخبگان علمی در زمینه «پیری شناسی» موج تازهای است که مهمتر از هر چیز، بازگوکننده این واقعیت است که تلاش برای جاودانگی روز به روز به واقعیتی علمی نزدیکتر میشود.
پانوشت برای ترجمه مقاله:
Gerontologists
The Beak of the Finch
Methuselah
http://www.nytimes.com/2010/08/01/books/review/Verghese-t.html
Long For This World: The Strange Science Of Immortality
By Jonathan Weiner
Hardcover, 320 pages
List price: $27.99