هر حکومتی با هر اسم و ادعایی اگر نتواند آزادی احزاب، آزادی رسانه و آزادی فردی را تضمین کند استبداد ایجاد خواهد شد.
آیا از سیستم مشروطه سلطنتی و خطر دیکتاتوری شدن آن باید ترسید؟ یعنی لقب جمهوری را یدک کشیدن کافی است؟ آیا واقعا حکومت کنونی ایران و سوریه به صورت جمهوری اداره می شوند؟
نسبت به رضا پهلوی واقعا بی انصافی زیادی وجود دارد. او در هر فرصت ممکن دخالت نظامی بیگانگان به وطن را نادرست تشخیص داد. او نه از نیتش برای پادشاه شدن حرف زد و نه با هیچ حکومتی ساخت و ساز داشت.
رضا پهلوی هیچوقت اعلام نکرد می خواهد مثل پدر و پدر بزرگش شاهنشاهی کند. او بارها اعلام کرد که سلطنت مشروطه به درستی اجرا نشد. او بارها توضیح داد که مسئله اصلی برای ایران عزیز، عبور از جهنمی است که حکومت مذهبی برای کشور ایجاد کرده است.
او به دفعات توضیح داد که بعد از تغییر مدیریت سیاسی کنونی، مردم فرصت خواهند داشت در باره نحوه اداره کشور رفراندم بگذارند و هر حکومتی می خواهند انتخاب کنند.
چرا به جای نگرانی های فرضی و شایعات و افترا و تهمت، شانس اتحاد مردم ایران دور این شاهزاده دمکرات را نادیده می گیریم؟
بدون شک رضا پهلوی مشکل دارد. نسبت به خاندان پهلوی تعصب دارد و بخش بزرگی از طرفدارانش، تفکرشان قدیمی و سنتی است.
تردیدی نیست اگر رضا پهلوی، آزادی های اساسی را تضمین نکند استبداد برخواهد گشت. ولی این خطر با هر سیستم مدیریت دیگر هم ممکن خواهد بود. تجربه مشروطیت در دوران جدید در چندین کشور اروپایی، کانادا، استرالیا، افریقا و آسیا نشان می دهد که بهتر از بسیاری از جمهوری های سیاره ما هستند.
ما ایرانیان یک ویترین بزرگ از انواع آلترناتیو بی نقص و همه پسند نداریم. همه را در این چهل سال زدند و کشتند و به بند کشیدند. اگر رضا پهلوی بهانه ملی باشد برای اتحاد مخالفان برای عبور از این دزدان ریاکار مذهبی، چرا که نه…
ایرانی ها تافته جدا بافته از هیچ جامعه ایی نیستند. همه جوامع بشری با هر خصلت و تاریخ و آسیب، دنبال بهروزی و آرامش هستند. شهروندان ایران هم بالاخره راهی برای عبور از حکومت اهریمنی پیدا خواهند کرد.