مردی گفتند، کرونایی گفتند کفشی گفتند

مردای محترم مجرد و متاهل و بینابین، حتما می دونید ما رو طوری ساختند که در هر فرصتی در حال نقشه کشیدن برای آینده هستیم و به چند تا هدف همزمان هم فکر می کنیم.

روزگار گاهی از مسیر همیشگی خارج میشه و دستور سراسری می آید که باید قرنطینه خانگی بشیم. در چنین شرایطی بهتره به توصیه شاعر گوش کنیم که میگه «مرغ زیرک گر به دام افتد صبوری بایدش»

پس حالا که ناگزیریم توی خونه قرنطینه باشیم و یه مدت فقط ماست مون رو بخوریم بد نخواهد بود اون وسط ها یه چند تا از کارهای غیراساسی ولی ضروری رو انجام بدهیم:

۱- سر و دست کشیدن به چند تا کفش نو و کهنه که مرتب می پوشیم و فرصت نداشتیم بهشون حال بدیم. کفش هایی که دوست شون داریم و هنوز به درد بخور هستند و باهاشون خاطره هم داریم.

چیز زیادی هم لازم نداریم برای ای کار جز برس و فرچه، یه دستمال و دو قوطی واکس سیاه و قهوه ایی… بالکن هم بهترین جا است برای برق انداختن و جلا دادن به کفش ها بدون اینکه بوی دوست داشتنی واکس برای یکی دو روز توی خونه بمونه.

روزنامه های به درد نخور شهر هم ساده ترین و بی ضررترین پوششی هست که می تونیم روی زمین پهن کنیم تا کار به خیر و خوشی تموم بشه.

اول کار، کفش رو با برس  تمیز می کنیم. اگر حوصله مان بیشتر بود با یک مسواک کهنه و صابون، کفش ها را می شوییم و بعد برای ۲۰ دقیق می گذاریم خشک شود.

بعد با فرچه، واکس را می مالیم روی سطح و گوشه و کنار کفش… دوباره چند دقیقه صبر می کنیم تا واکس به خورد کفش برود. از این پس ما هستیم و کشیدن هر چه بیشتر و سریعتر فرچه و برس روی کفش …

ادامه دارد

More from مرد روز
نامه‌ایی به مرد آرزوهایم
آره می دونم. باید زودتر از اینها برایت می نوشتم. ببخش من...
Read More