با رای دادن به خاتمی، موسوی و روحانی اشتباه نکردم

همه ما افرادی که به امید رفرم در درون حکومت یا از ترس بدتر شدن وضع حکومت، به بخش یک ذره عقلانی تر همین حکومت رای دادیم. اشتباه نکردیم.

اکثریت شهروندان کشور، انقلابی حرفه ایی یا روشنفکر نیستند. آنها تا حد ممکن امیدوارند اوضاع به مرور بهتر شود. به حکومت ها و ادعاهای شان تا حد ممکن با اغماض می نگرند.

اگر انتخابات ۸۸ نبود مردم عملا نمی فهمیدند که رای شان با این وقاحت و ریا، دزدیده می شود. روشنفکران و جوانان و دانشجویان می دانستند که انتخابات یک ماجرای انتصابی است و دخل و تصرف فاحشی در آرا صورت می گیرد ولی هنوز بخش بزرگی از مردم کوچه و بازار، ادعاهای حکومت مذهبی را باور داشتند.

انتخابات تا دوره روحانی، تنها پاشنهِ آشیل حکومت مستبد ایران بود. تنها فرصت بسیار محدود برای ابراز وجود مردم ایران بود و برای همین دهها میلیون ایرانی هر بار با این نیت به صندوق های رای می رفتند تا فردی را انتخاب کنند که حتی شده به ظاهر، منتقد وضعیت باشد.

با اعتراضات سراسری شده ۸۸، و ربودن آشکار رای مردم، حکومت، شمشیر را از روبرو بر مردم کشید و بعد از آن ریزش عمومی اعتماد شهروندان بیشتر شد. بر طبق آمار رسمی فقط در تهران ۳ میلیون نفر به خیابانها آمدند. مردم ایران برای اولین بار دیدند که بخش بزرگی از جامعه مخالفین وضعیت موجود هستند.

روحانی و تیمش، آخرین و معتمدترین جناح باقیمانده اصلاحات دولتی در درون حکومت بسیار متوهم و خطرناک بود. او را هم مردم پذیرفتند تا شاید اوضاع ذره ایی بهتر شود ولی لایه اصلی قدرت در حکومت، مثل همیشه نگذاشت تغییری صورت بگیرد.

این بار تصمیم در باره تحریم  انتخابات دارد تبدیل به یک حقیقت و درک عمومی  می شود … این بار مردم می دانند که امیدی به انتخابات کنترل شده وجود ندارد. مردم واقعا فهمیدند که حکومت یک لایه مرکزی خشن و بسیار متوهم دارد . یک لایه اصلی قدرت که دارد ایران را ویران می کند.

من با رای دادن به خاتمی و موسوی و روحانی اشتباه نکردم. مردم ایران هم… کشور ما از همین مسیر قدم به قدم به طرد و تحریم سراسری انتخابات در جمهوری اسلامی نزدیک شد.

More from ونداد زمانی
آیا زور بازو برای بقا در این دوران کافی است
 همه ما می دانیم که شاید برای بیش از ۱۰ هزار سال،...
Read More