تازگیها دیر به دیر فیلم خوب میبینم آن هم برای من که گلوکوز ذهنم از فیلم تغذیه میکند و در قحطی فیلمِ خوب، نای راه رفتن هم ندارم.
از اکران سرخپوست کمی گذشته اما هنوز تحت تأثیر فضاسازی «نیما جاوید» در کسوت کارگردان و بازی زیبای «نوید محمدزاده» در نقش «نعمت جاهد» ریاست زندان هستم. رئیس زندانی که درگیر ترفیع، دلدادگیاش و گم شدن یکی از زندانیها به نام «احمد سرخپوست» می باشد.
فیلم سرخپوست اگر هیچ چیز برای گفتن هم نداشت اما همین که تماشاچیان را از فضای یکنواختی که سینمای ایران مدتهاست به آن مبتلا است دور میکند، خودش غنیمتی است.
همه بازیها جدای از تکراری بودن در بعضی موارد، از پریناز ایزدیار گرفته تا حبیب رضایی بسیار روان و در خدمت فیلم هستند و به قول بعضی دوستان کار به خوبی درآمده و فضای طبیعتا کسالتبار زندان، آدم را خسته نمیکند.
با دیدن سرخپوست شاهد یک درام رمانتیک و رازآلود خواهید بود و این در فضای سیاه و سفید سینما و جامعه، خود یک غنیمت گرانبهاست. فیلم خوب حتی موزیک خوب را هم به مخاطبش معرفی میکند و انتخاب صدای ویگن و کار زیبایش به نام «فریاد انتظار» در عاشقانهترین سکانس فیلم، زیبایی اثر و ماندگاری آن را در ذهن مخاطب دوچندان کرده است. موسیقی فیلم باعث معرفی دوباره ویگن به جامعه و نسل هایی که او را نمی شناسند شده است.