خیلی از آدم های عوضی دیر یا زود می فهمند که آدم های ناراحتی هستند چون جسته و گریخته متوجه قضاوت دیگران نسبت به خود می شوند اما هچنان عوضی می مانند.
آدم عوضی به یکباره تبدیل به فردی نشده است که عین خیالش نیست دیگرانی که در صف ایستاده اند را دور بزند یا با ماشینش، راه دیگران را سد کند یا یک نفر آدم ضعیف و خجالتی را در جمع گیر بیاورد و تا می تواند تحقیر کند.
آدم عوضی و ناراحت که از صبح تا شب مشغول ایرادگیری و مسخره کردن و تحقیر دیگران است در درجه اول بر افسردگی، ضعف و تنهایی خودش، سرپوش می گذارد.
آدم عوضی بودن، آسان و لذتبخش است چون نمی گذارد احساسات بد در درون فرد تلنبار شود و در هر فرصتی غم و طلبکاری اش از دنیا را سر یک نفر دیگر خراب می کند.
اما آدم عوضی وقتی متوجه عکس العمل و قضاوت صریح یا حتی پنهانی دیگران نسبت به خودش می شود همه احساس پیروزی و قدرتی که به دست آورده است برایش تبدیل به سم می شود.
مرز بین انتقام های کوچکی که هر روز یک آدم عوضی از دنیا به خاطر ناراحت بودن وضعیت خودش می گیرد و واکنش منفی که او را تا حدودی نقره داغ می کند باعث می شود مدام برگردد به همان میدان اول که متوجه شود فردی است تنها، افسرده و ترسو که هیچکس او را واقعاً دوست ندارد.
برای بیرون آمدن از این چرخش مکرر و اذیت کننده خود و دیگران، یک آدم عوضی هم کمک به هدایت یک روانشناس دارد و هم می تواند در طی سالها و با جدیت تمام و صبورانه خودش را از مخمصه ای که ایجاد کرده است برهاند.
قدم اول این است که بفهمد مشکل و ناراحتی و ناهنجاری که در دیگران می بیند و حساسش می کند و فکر می کند با تشر و رندی و زبان مسموم، می تواند آنها را تصحیح کند در حقیقت مخاطب اصلی اش، خودش است.
آدم ناراحت و بهانه گیر و خودحق بین که تحمل ضعف و رفتار دیگران را بر اساس استاندارد خود ندارد در درجه اول، تحملِ ضعف و شکنندگی و بی مرامی خودش را ندارد.همه ما مشکل و ضعف و عادت های ناپسند داریم.
همه ما گاهی خشمگین و خطاکار می شویم. اگراین را بفهمیم دیگر جرئت اذیت کردن دیگران به بهانه تصحیح یا تنبیه شان را نخواهیم داشت.
‘How Do I Stop Being an Asshole?’
I’ve become a New York City asshole
I Acted Like an Asshole for a Week to See if it Would Make My Life Better
Image Source