داستان پینوکیو در باره دروغ گفتن نبود

تصویر روی جلد اولین نسخه پینوکیو

قبل از اینکه پینوکیو و دماغش که مدام به خاطر دروغ گویی بزرگ می شود در جهان معروف شود یک پینوکیوی اصلی بود که کارمند شهرداری و مدافع فقرا Carlo Lorenzini در اولین نسخه اش خلق کرده بود.

چاپ اول قصه در باره پسری بود که سعی کرد با دنیای جدید وفق پیدا کند. دوره ای که بخش بزرگی از روستاییان ایتالیایی برای یافتن کار به شهرها و کارخانه هایش می رفتند. دوره ای که مهاجرت ایتالیایی ها به امریکا گسترش یافت.

پینوکیو و همه هم نسلانش فرصت یافتند از سنت و فرهنگ کشاورزی، وابستگی به طبیعت و زمین فاصله بگیرند تا مثل بقیه شهرنشینان جدید کشور شوند و بتوانند کاری بیرون از شغل کشاورزی پیدا کنند.

نسخه اول قصه پینوکیو برای همین در باره درس خواندن و با سواد شدن بود. پینوکیو و بقیه بچه کشاورزها معمولاً وارد نوعی از تربیت و آموزش سنتی می شدند که عملاً به قول داستان، لقب «خر» می گرفتند. خرهایی که می بایست به طرز جانکاهی کار کنند تا زنده بمانند.

کلمه خر در زبان ایتالیایی هم لقب افرادی است که ناگزیر بودند مثل خر کار کنند بدون اینکه واقعاً فرصت یک زندگی ساده انسانی داشته باشند. در همان حال در زبان ایتالیایی به افراد  خیلی فقیر جامعه نیز لقب خر داده می شود.

فرار پینوکیو از مدرسه ای که قرار بود از او خر بسازد اولین اعتراض نویسنده قصه به وضعیت فرزندان روستاییان ایتالیا بود.  قصه با این جمله شروع می شد که «یکی بود یکی نبود به جز شاه هیچ کس نبود. نه اینطوری نیست. یکی بود یکی نبود به جز یک تکه چوب هیچ کس نبود» قصه با زیرکی خاصی شاه را به مرتبه یک تکه چوب که قرار است پینوکیو از آن ساخته شود می رساند.

قصه پینوکیو البته مشروط به این پایان خوش بود که اگر او به مدرسه واقعی برود و سواد بیاموزد می تواند تبدیل به یک پسر عادی و واقعی دوره و زمانه خودش شود.

نویسنده ایتالیایی قصه برای همین کتابش را با یک اسم متفاوت نوشت چون از پیگرد احتمالی برای انتشار ایده هایش می ترسید.

او در چاپ اول قصه اش به صراحت تاکید می کند که آموزش و سواد به پینوکیو فرصت می دهد که از دنیای سنتی وابسته به زمین و طبیعت که در نماد چوب عرضه شده است خارج شود. پینوکیو می بایست از دنیای مشاغل جانکاه کشاورزی عبور کند چون ایتالیا و همه جوامع اروپا و امریکا داشتند به سرعت وارد اقتصاد صنعتی می شدند.

پینوکیو با درس خواندنش وارد دنیای جدیدی از فرصت های شغلی شد که قرنها از کشاورزان فقیر ایتالیا دریغ می شد. او یاد گرفت که کمبودهای زندگی روستایی اش را دیگر با دروغ و توهم و خیال پردازی جبران نکند. او خواندن و نوشتن یاد گرفت و دانش روزگار را آموخت و به خاطر این دستاورد قادر شد از دوره چوب بودن عبور کند و یک انسان واقعی شود.

 

The Truth About Pinocchio’s Nose
https://www.nytimes.com/2019/05/10/books/review/pinocchio-carlo-collodi-lorenzini.html

نویسنده های مقاله در نیویورک تایمز:
John Hooper is The Economist’s Italy correspondent and author of “The Italians.” Anna Kraczyna is a translator, interpreter and lecturer at CAPA: The Global Education Network, in Florence, Italy.

تصور پینوکیو در اولین نسخه داستان
Pinocchio, by Enrico Mazzanti, the first illustrator of “The Adventures of Pinocchio.”

 

More from ونداد زمانی
ژوزه ساراماگو: من در قصه هایم آدم بهتری هستم
می گویند ژوزه ساراماگو که در ایران با رمان « کوری» خود...
Read More