سلام. من ۲۹ ساله ام. یکبار عاشق شدم و به دلایلی دیگه نمیخوام بهش فکر کنم چون تموم شد. از اونموقع که ۵ سال می گذره نتونستم با هیچکس ارتباط برقرار کنم. اصلاً جسارت مثل قبل را ندارم که بتونم یکی رو انتخاب کنم.
میدونید اصلاً از مقوله خیابان گردی متنفرم. همیشه به خودم می گم اگه برم توی خیابان یکی رو پیدا کنم و سعی کنم ارتباط برقرار کنم دختر پیش خودش می گه چه آدم کنه یا آدم بیشعوری؟ همیشه این حس رو دارم.
البته توی شهر ما یا کلاً توی ایران به جز خیابان گردی راهی برای برقراری ارتباط نداریم. شما در مورد رفتار من یا حسی که دارم چی فکر می کنید؟ نمی شه بی خیال رابطه با غیر هم جنس شد. آدم افسرده می شه. البته فکر کنم من نابودتر از افسرده باشم.
ابراهیم عزیز
در هر جامعه ای شرایط و مقتضیات و آداب و رسوم و سنت ها با همدیگر راهی را معرفی می کنند تا زندگی با همه محدودیت ها همچنان ادامه یابد.
خیابانگردی هم نوعی تطبیق یا واکنش به فضای محدود شده ایران برای ایجاد آشنایی است. بدون هیچ شرم و گناه یا حساسیتی، تا مادامی که مرام جوانمردی را زیر پا نگذاشتی دنبال تقاضای قلب خودت باش.
ابراهیم عزیز این روزها صحبت از این است که بعضی افراد خیلی بیشتر از بقیه نسبت به شکست عشقی و به هم خوردن رابطه، واکنش نشان می دهند.
محققین معتقدند افراد بیش از حد حساس، بخصوص آنها که جواب نه از طرف مقابل برای شان خیلی سنگین تمام می شود در حقیقت، خودشان زمینه دور شدن و قطع رابطه طرف مقابل را فراهم می کنند.
این نوع افراد همیشه منتظر شنیدن جواب منفی هستند. هر کاری طرف مقابل انجام دهد را به حساب نشانه و علامت جدایی می گذارند و مدام نگران هستند مبادا طرف مقابل می خواهد آنها را از سر خود باز کند. حساسیت و ترس فوق العاده شان از جواب نه شنیدن آنها را آدم های ناراحتی می سازد که عملاً فرد مقابل را به سمت قطع رابطه هل می دهند.
ابراهیم عزیز اگر تنهایی و نداشتن رابطه اذیتت می کند بدون هیچ اما و اگر و بدون شرم و گناه و بدون حکم قطعی صادر کردن، برو جلو و علاقه ات را ابراز کن.