افزایش خشونت و تصادفات جاده‌ها را کمی کاهش دهیم

سالها است شاهد  افزایش خشونت در جامعه ایران هستیم وآمار دقیق آن نیز مدام در رسانه ها  بازتاب می یابد. دلایل بیشماری نیز برای این آسیب اجتماعی وجود دارد که شاید مهمترین شان بحران مداوم اقتصادی و نداشتن امنیت کافی برای آینده می باشد.

این واقعیت تلخ زندگی ایرانی است و به نظر می رسد امید زیادی هم به بهبود و تغییر وجود ندارد.  آیا با وجود همه آسیب ها و مدیریت های خشونت آفرین، شهروندان می خواهند و می توانند نقشی در کاهش انواع آسیب های عمومی داشته باشند؟


عین این قضیه را می توان در جرائم رانندگی و آمار بسیار وخیمِ مرگ و میر تصادفات جاده ها دید. آیا ما حق داریم در این موقعیت ناهنجار توقع داشته باشیم که به خاطر آسیب کمتر به خودمان، قوانین ومرام خودمان را بیافرینیم و اجرا کنیم؟

نمی توانیم انکار کنیم که یک حس عمومی نارضایتی از اوضاع وجود دارد  که به سمت این ضرب المثل ایرانی  کشش دارد که « خرابی که از سر بگذرد آباد گردد»

حسی که سال ها است به اندازه جنگ داخلی برای خانواده های ایرانی تلفات مرگبار جاده ها را آورده است. در هر ساعت فقط در تهران بیش از 66 دعوای خشونت آمیز ثبت می شود. زندانها مملو از بزهکاران جرائم کوچک اقتصادی و ترافیک مواد مخدر است.

به نظر می رسد متاسفانه هر چه جامعه از دست حکومت انحصارطلب مذهبی بیشتر مایوس می گردد میل به عدم رعایت قوانین نیز بیشتر می گردد. حکومت هم هر چه کمتر از پشتیبانی عمومی جامعه برخوردار می گردد بر بی کفایتی و فسادش افزوده می شود و طبیعتا چاره ایی ندارد جز افزایش تهدید و خشونت که متاسفانه به چرخه فرهنگ خشونت قوت می بخشد.


انگار یک رقابت ناگفته در تخریب همه بنیان های  رفتاری و زیرساخت های معرفتی  بین شهروندان و حکومت مادالعمر ایجاد شده است که تاثیر مستقیمش در تلف شدن جان و مال و روان بشر ایرانی است.

وقتی خانه بزرگ ایران از پدر و مادر بدی برخوردار است فرزندان چه باید بکنند؟ ایا امکان دارد بچه ها خودشان مرام جدید بیافرینند و رفتارشان را به طور مستقل و بر اساس نفع عمومی بقیه بچه ها و اینده ایجاد کنند؟

آیا هر کدام ما می توانیم کمی بیشتر موقع رانندگی یا در صف خرید یا در محل کار یا حین اختلاف با فرد دیگر، نوع خاص و مستقلی از نجیب بودن را بسازیم؟

ایا می توانیم از پرخاش و تحقیرو تهدید، کمی و فقط کمی فاصله بگیریم که نتیجه اش مثلا بشود خشونت و تصادف و مرگ و میر کمی کمتر؟

ایا امکان دارد یک فرهنگ شهروندی مستقل از حکومت نالایق و فاسد بسازیم که ویرانی کمتری به خانه بزرگ وارد شود؟

More from مرد روز
مردی گفتند، کرونایی گفتند کفشی گفتند
مردای محترم مجرد و متاهل و بینابین، حتما می دونید ما رو...
Read More