در تمامی فرهنگ های سیاره زمین، همیشه « آخر زمان» پیشبینی شده است. معروفترین آنها رستاخیزی است که خدای سه مذهب یهود، اسلام و مسیحیت برای سیاره ما پیشبینی کرده است.
دانش علمی بشر هم حکایت از مرگ سیاره ما دارد. دانشمندان معتقدند چون تشعشع خورشید بر روز زمین تا یک میلیارد سال دیگر حدود شش درصد بیشتر می شود زمین غیرقابل قابل سکونت می گردد. افزایش حرارت خورشید ادامه می یابد چون ستارگان قبل از مرگ با شدت بیشتری می سوزند. خورشید ما در ظرف شش میلیارد سال دیگر، زمین را کاملا می سوزاند و خاکسترش را به درون فضای لامتناهی می پراکند.
اما دانش بشر برای تعریف و تشریح پایان کل دنیا هنوز قطعی نیست اما دو نظریه تلاش می کنند توضیح دهند چه اتفاقی بر کل هستی و میلیاردها کهکشانش خواهد افتاد:
۱- فشرده شدن نهایی هستی در درون خود – The big crunch
بر اساس این ایده، جهان بعد از اینکه بیش از حد گسترده می شود دیگر قادر به حفظ همه ذرات سازنده ستارگان و سیارات نیست و به درون یک سیاهچاله مرکزی جذب می شود.
این حالت انقباض همه مواد هستی در یک نقطه، با تئوری« بیگ بنگ» نیز همخوانی دارد که همه هستی در از انفجار یا گسترش یک نقطه متمرکز شروع شد. می گویند این چرخه مداوم بازگشت همه ذرات به یک نقطه بسیار فشرده و بسیار ریز شروع یک انفجار بزرگ و همان بیگ بنگ است که مدام تکرار می شود. ….
۲- یخبندان هستی – The big freeze
تکیه بر قانون « ترموداینامیک» یا فعالیت مکانیکی و رابطه آن با حرارت، تئوری دیگری است که برای خود طرفداران زیاد در دنیای علم دارد. در این نظریه، «مرگ حرارت» منجر به مرگ و یخ زدن هستی می شود.
این نظریه علمی هم با گسترش مداوم هستی از فشردگی مطلق در یک نقطه و بعد بیگ بنگ، همسو است. جهان هر لحظه سریعتر از قبل منبسط می شود. کهکشان ها و منظومه های شمسی از همدیگر دور میگردند. این انبساط آنقدر سریع و وسیع می شود که انرژی برای تولد ستارگان جدید وجود نخواهد داشت.
گسترش هر چه عظیمتر و پرشتابتر در نهایت منجر به از هم گسیختن ستارگان و سیاره ها و بعد همه مواد و ذرات هستی از هم خواهد شد. نور جهان به خاموشی می گراید و دیگر هیچ نوع حرارتی ایجاد نخواهد شد تا آنجا که انرژی موجود در جهان به صفر مطلق می رسد.
Universal apocalypse: This is how all of creation could end
.