۱- از من گذشته که تغییر کنم
زندگی قابل پیشبینی نیست و در یک جهت مستقیم پیش نمی رود. ما همیشه می توانیم آن را دور بزنیم و برگردانم به سمتی دیگر … برای تغییر هیچوقت دیر نیست.
۲ – مبادا دلخور و غمگین شوم
این روزها مد شدها است که همه می خواهند شاد باشند. آنقدر که اگر بخواهی در لحظاتی از روز یا هفته کمی ناراحت باشی ترا افسرده فرض می کنند. آرامش واقعی در خوشحالی همیشگی نیست.
۳ – نباید ضعف نشان دهم
ضعیف و شکننده بودن باعث هراس می شود اما تنها راه روبرو شدن با ضعف و هراس مان این است که بپذیریم انسان شکننده ایی هستیم. قبول کنیم که در بخش زیادی از اتفاقات زندگی، نقشی نداریم.
۴ – ای وای تنها هستم
از خلوت و تنهایی مان به تلخی یاد نکنیم. در زندگی شخصی، تنها حریف میدان، خودمان هستیم. ما همیشه و در هر حالتی تنها هستیم. مجرد و متاهل ندارد، در هر وضعیتی، تنها هستیم. بنابر این بد نیست با خودمان راحت باشیم.
۵ – همرنگ جماعت شو
از کودکی می آموزیم که اگر می خواهیم موفق باشیم باید در درون بقیه بٌر بخوریم ولی مشکل این است که که قواعد و سنت های عمومی جامعه روز به روز کهنه تر و غیرقابل تحمل تر می شود. همرنگ جماعت بودن و نرمال بودن باعث می شود مدام سلیقه شخصی و حس و حال و شعور خود را سرکوب کنیم.
۶ – ما نیمه گمشده ای نداریم
ما به دنبال معشوقه بی عیب و از هر نظر کامل هستیم. به ما یاد می دهد اگر خوب جستجو کنیم او را می یابیم. ولی ما به دنیا آمدیم تا واقعی باشیم نه کامل… واقعیت هم این است که هر کدام یا یک انسان کاملا متفاوتی با دیگران هستیم. ما نیمه گمشده ای نداریم. شانس بیاوریم و شعورش را داشته باشیم شاید همسر و همراهی بیابیم که بتوانیم همچنان خودمان باشیم.
۷ – همه قصد ضربه زدن به من را دارند
بعضی از ما اصرار داریم که فکر کنیم اتفاقات و حوادث، توسط دیگران چیده می شود تا به ضرر ما تبدیل شود. ما بهتر است مسائل را شخصی نکنیم. دنیا دور ما و برای ما نمی گردد.
۸- تا ابد در این بن بست، گیر افتاده ام
فکر می کنیم زندگی ما همیشه مثل اوضاع بدی که در آن قرار داریم خواهد بود. ترس احاطه مان می کند و به این نتیجه می رسیم که از این وضعیت بیرون نخواهیم آمد. ولی طبیعت و این جهان بیکران مدام در معرض شانس و تصادف و ایجاد موقعیت جدید است … هیچ دلیلی هم وجود ندارد که همیشه اوضاع بد بماند.