به مناسبت پانصدمین سال انتشار داستان تخیلی « اتوپیا» توسط توماس مور، بحث مدینه فاضله دوباره در دنیای فکری غرب، جنب و جوش جدیدی به خود گرفته است. آمدن ترامپ، جدایی انگلیس از اروپا و افزایش حکومتهای که سخت دلبسته ثروتمندان هستند نیز به این ماجرا میدان داده است.
اتوپیا در اصل یعنی سرزمینی که وجود ندارد یا به تعبیری دیگر، سرزمین یا جامعه ایی که بهتر است ساخته شود. توماس مور وقتی پنج قرن پیش به زبان یک دریانورد پرتغالی از یک شهر به اسم « اتوپیا» سخن می گفت در حقیت اشاره اش به شیوه ایی از زندگی بود که وجود نداشت و نویسنده در تخیلش، امکان ایجاد آن را برای بشر لازم می دید.
میل به تخیل ورزی برای اتوپیا یا سرزمین رویایی و مطلوب، در بشر قدیم، خیلی بیشتر بود. مهمترین دلیلش این بود که انسان موجود بسیار ضعیف و مرعوب قدرت طبیعت بود. سختی زندگی، ناامنی، تجاوز مداوم قبایل، قحطی و طاعون، امانش را بریده بود. برای همین، نوشتن در باره جامعه ایده ال، این اواخر، زیاد طرفدار ندارد.
از حدود ۲۰ سال پیش، با تصمیمات جهانی که برای تبدیل چین به کارخانه جهان صورت گرفت یک اتفاق سراسری جهانی نیز در حالت مصرف همه بشر ایجاد شد. تولید همه چیز به کمک تکنولوژی و کارگر بسیار ارزان چین، زندگی مصرفی از محدوده دنیای غرب فراتر رفته است.
با وجود آنکه بخش بزرگی از بشر هنوز درخط فقر زندگی می کند ولی اکثریت ساکنین شهرهای جهان از آب اشامیدنی و یک غذای اصلی ارزانِ متعلق به جامعه خود نظیر نان، ماکارونی یا برنج برخوردارند و برای اغلب شهروندان، بهداشت اولیه نیز تا حدودی میسر است. همه اینها جدای از امکانات مصرفی و بهداشتی و تفریحی است که برای بخش قابل توجهی از جامعه که وضع شان کمی بهتر از بالای خط فقر است وجود دارد. بیش از یک میلیارد انسان هر ساله به جهانگردی می روند. دهها میلیون جراحی زیبایی می کنند و فقط در سال ۲۰۱۶ بیش از ۷۰ میلیون ماشین ساخته شده است
منتقدینی که انواع ادبیات داستانی، فیلم و سریال و نقاشی را بررسی می کنند متوجه شده اند که به خاطر قدرت سراسری و چشمگیر سرمایه داری و تاثیرات ظاهری که بر جا گذاشته است، چنان مردم مشغول شده اند که علاقه زیادی به شنیدن ماجراها و تخیلات مربوط به « اتوپیا» ندارند.
برعکس، به هر فیلم و داستانی نظر می اندازیم شاهد افزایش « دیستوپیا» هستیم که تصورات بد و خطرناک در باره آینده را بازسازی می دهد.
به نظر می آید سرمایه داری و حرص و تلاش وسیع برای ثروتمند شدن و تولید بی نهایت انبوهی که می تواند در زندگی مصرفی ایجاد کند فقط دو راه برای خیال بشر قرار داده است: یا پذیرش وضع موجود یا پناه بردن به افکار منفی نظیر جنگ جهانی سوم و از بین رفتن زمین فکر کنند.
البته تخیل در باره آینده منفی بشر یا « دیستوپیا» همواره در بین بشر وجود داشته است که نوعی هشدار و نگرانی در باره تفکرات و ایده های غلط نیز بوده است.
به امید اینکه هنرمندان، مخترعین و متفکرین سیاره ما همچنان از مدینه فاضله حرف بزنند و انواع خوشبینانه و متفاوت با سیستم اقتصادی موجود را تصور کنند.
image source