همه جای دنیا ازدواج میکنند که رازهایشان را به هم بگویند اینجا ازدواج میکنند تا یک نفر را گیر بیاورند بهش دروغ بگویند. زن و مرد هم ندارد. طرف به محض این که ازدواج میکند یادش میافتد زنها جدیدا عجب چیزی شدهاند. خب مردک قبل از ازدواج چشم کورت را باز میکردی و چیزها را میدیدی و عجب عجب گویان در خیابان پشتشان گاز میدادی.
زنک از پدر و مادرش یواشکی پول میگیرد مبادا شوهره پر رو نشود. خب میماندی خانه پسربازیات را میکردی و پولت را بدون ژانگولر میذاشتی جیبت. حالا بماند که طبق آمار نصف اینها بعد از سه ماه طلاق میگیرند که این هم در نوع خودش عجیب است.
یعنی بعد از سی سال و سی تا خشتک پاره کردن هنوز نمیدانند چرا دارند ازدواج میکنند. خب بتمرگید در خانهتان و بقیه را هم در دردسر مراسم پرشکوه ازدواج و جهیزیه و گیسکشی برای مهریه نیندازید. مگر مرض دارید؟
همه جای دنیا ازدواج میکنند که یار غار داشته باشند و اینجا تازه وارد مرحلهی آزمون و خطا میشوند. بعد میگویند نگویید جامعهی بیماری داریم. جامعهی بیمار نداریم، تیمارستان زیبایی داریم که فکر و ذکر ملتاش پایین تنه است.