مردم جهان خیال می‌کنند که خیلی می‌دانند

دو  استاد روانشناس امریکایی، در کتابی با عنوان « توهمِ دانا بودن» مدعی شده اند که با وجود فراگیر شدنِ آموزش عمومی، بشر کمتر از پیش با حقیقت‌های زندگی آشنایی دارند. از نظر  فیلیپ فرنباک و استیون سولمن، به خاطر در دسترس بودن دانش بشری، مردم حوصلهِ رسیدن به یک تشخیص فردی را از دست داده اند و کاملا متکی به حس و حال و جو عمومی هستند.

این دو محقق علوم مربوط به شیوه تفکر بشر، می گویند البته بشر هیچوقت با تفکر و تصمیم شخصی راحت نبود. انسان‌ها همواره بر اساس تصمیم جمعی، زندگی را به پیش برده اند. همه تکنولوژی و دانش علمی بشر، نتیجه همکاری گروه های هم نظر و علاقمند به یک موضوع بوده است.

افزایش دانش عمومی، این شبهه را برای مردم جهان ایجاد کرده است که خیلی می دانند ولی در عمل، به نسبت بشر دوران غارنشین، از عهده ساده ترین اعمال برای زنده ماندن و تصمیم گیری سریع و تشخیص سود و زیان واقعی شان، بر نمی آیند. برای همین است که روز به روز بر دامنه تاثیر شارلاتان ها و هیاهو کننده ها در مدیریت جهان، افزوده می شود.

Steven Sloman و Philip Fernbach معتقدند بشر معاصر دچار توهم دانایی شده است. این روزها همه انسانها فکر می کنند نظر مشخصی در باره آلودگی محیط زیست تا بحران های سیاسی و جنگ های دنیا دارند. در صورتی که، اکثریت نظرات موجود، تکرار حرف دیگران است.

بدتر از همه اینکه، همین مردم به خیال خودشان دانا، حوصله بررسی دلایل و شواهد نظر مخالف خودشان را ندارند. برای مثال فکر کنید اگر همه دانشمندان جهان جمع شوند و بخواهند با دلیل و مدرک به دانلد ترامپ بقبولانند که زمین به سرعت در حال گرم شدن است یا زغال سنگ و نفت باعث آلودگی مداوم سیاره ما می گردد.

مثال خیلی ساده تر در درون زندگی، وسیله ایی مثل « زیپ» است که همه ما از کودکی تا سن کنونی مان، مدام از آنها استفاده کرده ایم و اگر از ما در باره‌اش بپرسند می گوییم که می دانیم بر چه اساسی کار می کند ولی اکثریت ما از درک  و توضیحِ عمل ساده ایی که زیپ انجام می دهد غافل هستیم.

ادعای فردیت و شعور فردی که از چند صد سال پیش در غرب، مد شده است در عمل باعث ضعیف تر شدن قدرت تصمیم گیری و تشخیص مردم شده است. چون انسان موجودی است که به ندرت به صورت تنها و مستقل، فکر می کند. چون اصل و اساسش، با فکر و تصمیم گروهی گره خورده است. چون روانشناسان، جامعه شناسان و حتی اقتصاد دانان، نشان داده اند که بشر از تعصبات مختلف برخوردار است. چون بسیاری از اعمالش بر اساس منافع لحظه ایی است. چون مدام خودش را می فریبد. چون مدام دیگران را می فریبد.

از دید این دو محقق، راه حل برای دنیای هر لحظه پیچیده تر شونده و افزایش نادانی مردم، این نیست که مدام برای شان مدرک و منطق تهیه کنیم.

دو نویسنده در کتاب خود، جواب مشخصی ارائه نمی دهند ولی فکر می کنند پذیرش این حقیقت که خیلی کم می دانیم و سفارشات ساده ایی نظیر پس انداز خوب است، خیلی سریع بعد از بیکار شدن به دنبال کار بگردیم و روبرو شدن با مسائل روزمره و جاری، می تواند قدم های اولیه برای حل این مشکل باشد.

 

People Have Limited Knowledge. What’s the Remedy? Nobody Knows
By YUVAL HARARI

https://www.nytimes.com/2017/04/18/books/review/knowledge-illusion-steven-sloman-philip-fernbach.html?_r=0
THE KNOWLEDGE ILLUSION
Why We Never Think Alone
By Steven Sloman and Philip Fernbach
Illustrated. 296 pp. Riverhead Books. $28.

 

More from ترجمه‌ی محمد رادفر
چطور به هوش مصنوعی اعتماد کنیم
از وقتی کامپیوتر وارد زندگی و کار بشر شد این فرصت فراهم...
Read More