ایران از بدو ورود اسلام تا همین اواخر حدود ۱۵۰۰ امامزاده داشت که جدیدا به بیش از ۱۰ هزار رسیده است. اجازه دهید ضمن مرور فرضیه های مختلف در باره دلایل ایجاد امامزاده ها، نشان دهیم چطور این اتفاق تاریخی، ممکن است برای مقبره کوروش هم در نظر گرفته شده است.
می گویند در ارتفاعات پیرامون سمنان، مازندران و گیلان، امامزاده ها مبارزین محلی بودند که در حین جلوگیری از پیشروی اعراب، جان شان را فدای وطن کرده بودند . مردم منطقه برای حفظ و ماندگاری تلاش شان، چاره در آن یافتند که به امامزاده تبدیل شان کنند …
عده ایی نیز می گویند و نمونه هایی نیز در کتاب تاریخ اجتماعی ایران ( مشکور ) ذکر شده است که فرماندهان نظامی خلفای عرب در مناطق صعب العبور وقتی در جنگ با کفار ( ایرانیان) کشته می شدند برای شان مقبره می ساختند و در طول زمان، مردم مسلمان شده منطقه، دلیل واقعی ایجاد بنای فوق را از یاد می بردند و تبدیل به امامزاده می شد.
عباس اقبال آشتیانی در کتاب تاریخ مغول می نویسد همزمان با علاقه زیاد سلاطین مغول به سادات علوی، فرمان از بین بردن ساختمان های باقی مانده از تاریخ قدیمی داده شد. ایرانیان برای حفظ آنها به سرعت این اماکن را به نام سادات و امامزاده ها ثبت کردند به این امید که در فرصتی دیگر، اسامی واقعی آنها را بازسازی کنند. بدیهی است اگر این فرمان اجرا می شد مقابر فضلا و دانشمندان و مفاخر علمی و ادبی ایران بیش از پیش، ویران می گردید.
بعضی از امامزاده ها مربوط به سادات علوی بوده است که برای فرار از دست مامورین خلفا به مناطق کوهستانی ایران پناه می بردند یا تبعید می شدند و بعد از فوت شان، محل دفن شان به بقعه و زیارت گاه تبدیل می شد.
بعضی از مقبره ها متعلق به درویشان و بزرگان نیک صفت منطقه بود که به مرور زمان، تبدیل به امامزاده می شدند. قسمتی نیز بعد از خواب نما شدن و شایعه شفا دهندگی یک فرد و یک محل، تبدیل به امامزاده می شد.
بعضی از آنها، محل پنهان کردن جواهرات و ثروت مردم متمول محلی از دست غارتگران و ماموریت دولتی بوده است … عده ای نیز حتی از باور مذهبی مردم سواستفاده می کردند و با راه اندازی زیارتگاه و امامزاده، برای خود محل درآمد درست می کردند…
نمونه های معاصر تر از تبدیل و حتی تحریف ماجرای امامزاده وجود دارند نظیر:
امامزاده قلقلی
نام اصلیاش «محمد بن حَنفیه» است؛ اما مردم محلی آن را «امامزاده قلقلی» یا «غلتان» نامیدهاند. سنگ بنای آن در زمان آل بویه گذاشته شد. روایت است بین یکی از امامزادگان و کفار ( ایرانیان) درگیری میشود و در محلی که به شهیدگاه معروف است، به ایشان (محمد بن حنفیه) ضربه وارد میشود و از اسب میافتد و به حالت غلتان از آن مکان به محل دفن کنونیاش میرسد و به شهادت میرسد. برای همین سالها است مردمی که به این امامزاده میآیند، طبق همین روایتها، مسیری را غلت میزنند تا حاجت بگیرند.
امامزاده بی غیرت
میرزا حسن ملقب به رئیس المجاهدین، از مشروطهخواهان قزوین و فرزند «میرزا مسعود شیخالاسلام» از علمای قزوین و مخالف مشروطه بود. هنگامی كه محمدعلیشاه به مخالفت با مشروطیت برخواست، میرزا حسن، به دفاع از مشروطیت گروهی را كه متشكل از ۲۰۰ سوار مسلح بود به تهران برد. در این گیرودار پدر میرزا حسن، توسط مشروطهخواهان کشته شد و شایع گشت که پسر، مشروطهخواهان را به قتل پدر تحریک کرده است.
او هرگز نتوانست اتهام توطئه علیه پدر را از خویش دور كند و از سوی مخالفان مشروطه به «بی غیرت» ملقب گردید. وی در سال ۱۲۹۸ درگذشت و مشروطهخواهان برای تجلیل از وی بر مزارش مقبره ای ساختند، اما مردم شهر مزار او را «امامزاده بیغیرت» نامیدند.
و اما مقبره کوروش
تغییر ماهیت و دلایل ایجاد امامزاده ها در طی حدود هزار سال گذشته، گویی به صورت وارونه در حال تکرار است. این روزها برای حذف توجه مردم ایران از قبر کوروش که نمادی از نارضایتی مردم از مدیریت اسلامی شده است، مدیران سیاسی جامعه اقدام به دفن شهدای جدید در محوطه مقبره کوروش کرده اند. انگار می خواهند کم کم مقبره کوروش را به قبرستان شهدای اسلام و بعد به امامزاده کوروش تبدیل کنند.