دل سپردن به آرزوها و منفعت های شخصی قرار نیست همیشه مصادف با حذف و انکارِ منافع دیگران باشد. ما انسان ها برای انکه قادر باشیم به طور مدام، برای دیگران مفید باشیم بهتر است به منافع خودمان هم توجه کنیم .
ما یاد گرفتیم که پیگیری لذت های کوچک، مغایر با منافع و موقعیت دیگران است. نتیجه اش این می شود که با سرکوب خواسته های ساده و خشنود کننده، بدون آنکه متوجه باشیم رنجیده و بهانه گیر می شویم یا سخت گیری هایی نابجا به خرج می دهیم.
برای مثال، ممکن است بعضی از ما بلافاصله بعد از خوردن یک وعده غذای خوب، از ذهن و انرژی مستعدتری برخوردار شویم که دربحبوحه کار نصیب مان نمی شود. برای همین شاید دوست داریم بعد از صرف یک غذای کامل و خوشمزه، لم دهیم و به ایده ها و راه حل های مربوط به زندگی پرو بال دهیم.
به بدن خود و روح و روان خود بیشتر گوش دهیم. قرار نیست هر نیت و جستجوی کوچک برای لذت یا شادی یا حس امنیت یا غرور، ما را دچار شرم و گناه سازد.
خودخواهی خوب، از درون اعتماد به نیازهای شخصی خودمان، بروز می یابد چون می دانیم قدرت بازدهی مان را بیشتر خواهد کرد. چون باعث آرامش و تمرکز بیشتر ما خواهد شد.
شگرد یک خودخواه خوب، این است که بتواند نیازهایش را طوری ابراز و عملی سازد که با رفتار یک فرد خودخواه غیرمسئول تمایز ایجاد کند. او باید خواسته اش را بدون شرم و خجالت توضیح دهد و بگوید که براورده کردن آن، به نفع جمع پیرامونش است.
The Importance of Selfishness
http://www.thebookoflife.org/the-importance-of-selfishness/