مشکل اول: فرق اضطراب با هیجان
خیلی از آدم ها مدام از یک شروع آشنایی به یک آشنایی دیگر می پرند. شاید دلیل اصلی این باشد که آنها اشتباها فکر می کنند وقتی وجودشان آکنده از اضطراب می شود همان هیجانی است که در یک ماجرای عشقی بوجود می آید.
این نوع افراد با مخ زنی، تعقیب و گریز، دوز و کلک ها، کوتاه آمدن ها و بی اعتنایی های شروع آشنایی، دچار اضطراب می شوند. آنها این احساس نگرانی و معلق بودن در مرحله « به چنگ آوردن طرف» را با هیجان زیبای ناشی از یافتن یک رفیق، همراه و همسر اشتباه می گیرند.
از نظر فیزیولوژی، اضطراب و هیجان فرق زیادی با هم ندارند. برای همین بعضی ها معتادِ اضطراب در مراحل اولیه آشنایی می شوند. این نوع افراد بعد از به دست آوردن عشق و علاقه طرف مقابل، دیگر به احساس تشویش و اضطرابی که دوست دارند داشته باشند دست نمی یابند. آنها به ناگزیر خود را وارد یک رابطه جدید می کنند.
راه حل:
سعی کنید انگیزه کنجکاوی اولیه تان را مشخص کنید. شاید عادت کرده اید جذب افرادی شوید که با بازی مخ زنی شما همراه می شوند و به سهم خود، به این حالت مضطرب شکار و تعقیب میدان می دهند. سعی کنید اگر فردی را کشف می کنید که خودش را مقید به این زد و بندها نمی کند، دروغ نمی گوید و راحت و رک است و احساساتش را بدون فریب و دروغ ابراز می کند فرصت بیشتری برای کشف واقعی دهید.
مقدمتا به این فکر نکنید که رابطه باید سرشار از احساسات داغ باشد و تشویش، ترس، شک و حدس و گمان در وجودتان انباشته شود. به این ادعای قدیمی بها ندهید که اگر معشوق را به بعد از تعقیب و گریز جانانه به چنگ نیاورید شکارتان ارزش لازم را ندارد.
دوستی و ابراز محبت می تواند آرام و صبور و همراه با کشف و شهود و صداقت و صمیمیت هم بوجود آید که در نوع خودش، نوعی هیجان مداوم را فراهم خواهد کرد.
Are You Addicted to the Chase?
http://www.huffingtonpost.com/lauren-kay/are-you-addicted-to-the-chase_b_5824136.html
منلع تصویر