دختری هستم ۲۳ساله، حدودا یک سالی میشه که باکرگی ام به خواست خودم و بدون هیچ اصراری از طرف مقابل از دست دادم و فقط یک بار رابطه ی جنسی داشته ایم. حالا یه خواستگار دارم که شیفته اش شدم. قصدش واقعا ازدواج است ولی متاسفانه نمیدونم چطوری این موضوع را براش توضیح بدم که ناراحتش نکنم. نمیخوام بهش دروغ هم بگم یا پرده بکارتم رو ترمیم کنم نه. یه راه آسونی بهم نشون بده لطفا
ویدای عزیز
چیزی که اصل است و مهم اینکه تو دختر مستقل و منطقی هستی و می دانی که چه از زندگی می خواهی. در حال حاضر مرد دلخواهت را پیدا کرده ای و متعهدی که با صداقت تمام، زندگی را با او شروع کنی.
از این به بعد دو سئوال در پیش روی تو و همسر آینده ات وجود دارد. تو باید به این سئوال جواب دهی که آیا می خواهی افسوس بخوری به اینکه مردی را از دست خواهی داد که نتوانست عملی سالم و طبیعی را که قبلا از تو سر زده است بپذیرد؟ آیا فکر نمی کنی این نوع مرد در درازمدت با شخصیت منطقی و صریح تو مشکل خواهد داشت؟
این مرد هم که وارد زندگی ات شده است در حال اتخاذ یکی از بزرگترین تصمیم های زندگی اش است. او می بیند که می خواهی بنیان رابطه را بر صداقت و صمیمت بگذاری، اگر به هر دلیل فرهنگی و تربیتی قادر به درک رفتار تو نباشد باید به او حق دهی که نخواهد این رابطه را جدی سازد. مسئولیتش و فرصتی که از دست می دهد به گردن خودش است. تو لازم نیست افسوس او را هم بخوری.
تو هنوز 23 ساله هستی و بر طبق موازین شهروندی، هنوز نمی بایست وارد محیط انتخاب مرد زندگی برای همیشه باشی …
هیچ چیز را با ترس و افسوس شروع نکن. بخصوص برای بزرگترین آرزوی زندگی. با این همه؛ حل این معما و تصمیم درست اتخاذ کردن بسیار سخت است و خیلی خیلی مرتبط است به شرایط، شانس، شخصیت و هویت تک تک شما دو نفر و حس و جذابیتی که بین شما وجود دارد.
به نظر من توصیه و شیوه بیان مشخص و از پیش تعیین شده ای برای این ماجرا وجود ندارد و کاملا متکی است به موقعیت و شخصیت شما دو نفر … شاید در اجتماع، تجربیات مشابه شما وجود داشته باشد. اجازه بده ببینیم دیگران چه می گویند.
بهمن