امیل دورکیم به عنوان یکی از اولین جامعه شناسان معتقد بود که باید وقایع اجتماعی را مثل اشیا مورد بررسی قرار داد. او نگران بشر بود که در دوره تغییر تمدن قدیم و جدید قرار گرفته است. مشهورترین کتابش یعنی « خودکشی» را حدود 120 سال پیش نوشت. او متوجه شد که در کشورهای اروپا، هر چه صنعت و مدرنیته پیشرفتش بیشتر باشد درصد خودکشی بیشتر است. وی چندین دلیل را شناسایی کرد که بر درد، یاس و بدبختی انسان می افزاید:
1- فردگرایی
از نظر امیل دورکیم، مردی که مثلا در قرن 18 به طور طبیعی و قطعی، شاگرد نانوایی پدرش بود و بر طبق قرارهای فامیل و قبیله، می بایست با دخترعمویش ازدواج کند و بعد مغازه را بگرداند و بین 5 تا 9 فرزند اشته باشد به خودی خود، سرنوشتش، در تصویر اجتماعی از پیش تعیین شده جا می گرفت.
اما مرد مهاجرت کرده به شهر بزرگ، هیچ پشتوانه و سنت و مرام پیش بینی شده ای در اختیار نداشت. او می بایست شغلش را خودش انتخاب کند. همسرش را خودش بیابد و به سئوالات اخلاقی خودش و فرزندانش پاسخ دهد. انسان جدید نویسنده سرنوشت خودش شد و همه اینها، بر دوش انسان معاصرسنگینی می کرد.
اگر همه چیز خوب پیش برود عالی می شود وگرنه از هر طرف مورد مواخذه و تنبیه قرار می گیرد که چرا در این دنیای بی حساب و کتاب، قادر نبودی به آرزوهایت دست بیابی. هیچکس به شانس و تصادف و ارث و موقعیت کودکی فرد نگاه نمی کند چون او را نمی شناسند.
2- امید بیش از حد
شبانه روز در بازار، مدرسه و خانه بر سرت می کوبند که همه آرزوهایت دست یافتنی است. خواستن توانستن است و در این جین، متاسفانه هر چه بر طبل توقع افراد کوبیده می شود خطر سقوط و درهم ریختن روح و روان بشر نیز افزایش می یابد.
3 – بی مرامی
به نظر امیل دورکیم، « بی مرامی» بلای اصلی بود که نصیب انسان مدرن شده است. او متوجه شد که در طی دوران تغییرات سریع اجتماعی، رسم و سوم اخلاقی و سنتی به سرعت محو می شوند. میلیونها انسانی که در شهرهای بزرگ زندگی را شروع کردند نتوانستند مرام و اخلاق مشخصی را جایگزین سنت ها کنند.. رابطه بین شهروند بودن و پیگیر منافع اجتماع بودن به « رسم» تبدیل نشده است. انسان معاصر مردد و متناقضاست و نمی داند چه چیزی را جایگزین غیرت و حسادت و خشونت کند.
4 – بی خدایی
با وجود آنکه خود امیل دورکیم تمایلی به خدا و مذهب نداشت ولی معتقد بود که نقش اخلاق و وجدان سازی مذاهب، بویژه در این دوره و زمانه بیشتر از هر وقت می توانست به داد بشر برسد تا از تردید، حرص، گناه و تنهایی، فاصله بگیرد. او معتقد بود در غیبت مذهب، همراهی و دلبستگی اجتماعی کمرنگ شده است. در نبود مذهب و خدا، مسئول همه اشتباهات، خودمان هستیم و احساس شرم همیشه در زندگی مان حضور دارد.
امیل دورکیم، تبحر خارق العاد ای برای تشخیص آسیب های اجتماع بشری داشت. او به جواب مشخی برای مشکلاتی که باعث رشد روزافزون خودکشی ها است نرسیده بود. ما ولی می توانیم بر اساس تفکر او به دلبستگی اقشار جامعه بهای بیشتری دهیم. باید به رابطه متعادلی از فردیت و منافع جمعی دست بیابیم و …
The Bucket List Generation in the Age of Anomie
http://www.artofmanliness.com/2010/03/21/the-bucket-list-generation-in-the-age-of-anomie/
Emile Durkheim
http://www.thebookoflife.org/the-great-philosophers-emile-durkheim/