چرا مدام در حال رقابت هستیم

Tug-O-War

گفته می شود وقتی که یک خرس آدم را تعقیب می کند لازم نیست سریعتر از خرس بدویم. فقط کافی است از نفر کناری مان جلو بزنیم. همین ماجرا را می توان در تمام زمینه های زندگی مشاهده کرد. فقط به این فکر هستیم که از هر نوع رقیب کنار دست مان جلوتر باشیم.

ما مدام در حال مقایسه خود با اطرافیان مان هستیم. در یک نظرسنجی در دانشکده  سلامت عمومی دانشگاه هاروارد، نیمی از  دانشجویان و مدرسین و کارمندان اقرار  کرده اند ترجیح می دانند میانگین در آمد سالانه کشور ۲۵ هزار دلار باشد و آنها ۵۰ هزار دلار درآمد داشته باشند تا اینکه حقوق شان ۱۰۰ هزار دلار باشد ولی درآمد متوسط کشور ۲۰۰ هزار دلار باشد.

به همان نسبت، رقابت برای بچه باهوش و برتر از دیگران داشتن نیز در نظر سنجی خود را بروز داده است. این تمایل، شرکت کنندگان در سنجش را متقاعد ساخته است حاضرند اکثریت مردم سیاره زمین کودن و عقب مانده باشند تا بچه خودشان از بقیه مردم کم هوش تر نباشد

در یک تحقیق دیگر مشخص شده است که بعضی ها ثروتمند بودن را با داشتن درآمد بیشتر از باجناق مقایسه کرده اند حتی اگر شده مقدار پول اضافه فقط ۱۰۰ دلار در سال بیشتر باشد.

یکی دیگر از عجایب رقابت با افراد پیرامون را « پرهیز از آخرین نفر بودن» می نامند. به این صورت که افراد در یک نظرسنجی نشان دادند که علاقمند کمک به دیگران هستند ولی این تمایل رنگ می بازد وقتی که افراد خودشان را از نظر مالی فقط یک درجه مانده به رتبه آخر حس کنند. در همین زمینه تحقیق دیگری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه افرادی که حقوق شان کمی بیشتر از حداقل دستمزد استاندارد است علاقه زیادی به بالا رفتن حداقل دستمزد در جامعه نشان نمی دهند.

با وجود اینکه حسِ عمومی برای رقابت با اطرافیان و تمایل به کمی جلوتر بودن خیلی قوی است ولی خیلی ها آن را نادیده می گیرند. برای مثال کارمندان سرویس خدمات تلفنی اظهار داشته اند مهارت، تسلط و قابلیت شغلی برای خودشان مهمتراز مقام بالاتر داشتن در محل کار است. ولی درعمل، افراد برای خودشان احترام بیشتری قائلند اگر مقام و موقعیت بهتر از سایر همکاران مشابه داشته باشند.

این تلاش مداوم برای رقابت با آدم های دور و بر، زیاد هم غیرمنطقی نیست چون به نظر می رسد  باعث افزایش شادی و رضایت افراد می گردد. Richard Easterlin  اقتصاد دان که تئوری نیز به نام خود ثبت کرده است می گوید: « یک فرد ثروتمند در یک کشور احساس خوشایندی دارد ولی اگر کشور بر ثروتش افزوده شود بر درصد شادی مردم افزوده نمی شود. بنا بر تعریف وی، شادی یک فرد، مساوی است با موقعیت خودش به نسبت رقیب»

یک همه پرسی از ۱۲ هزار شهروند انگلیسی تئوری Easterlin paradox را پشتیبانی کرد وقتی که افراد در سنجش مزبور اعلام کرده اند که از افزایش حقوق آنها که حداقل درآمد را کسب می کنند شاد خواهند شد به شرطی که نسبت بیشتر بودن درآمدشان با آنها که کمتر درآمد دارند همچنان حفظ شود.

 

Why We Compete
A scientific looks at people’s obsessions with besting their peers –
MATTHEW HUTSON

http://www.theatlantic.com/magazine/archive/2015/10/why-we-compete/403201/

 

[1] Solnick and Hemenway, “Is More Always Better?” (Journal of Economic Behavior & Organization, Nov. 1998)

[2] Neumark and Postlewaite, “Relative Income Concerns and the Rise in Married Women’s Employment” (Journal of Public Economics, Oct. 1998)

[3] Kuziemko et al., “ ‘Last-Place Aversion’ ” (The Quarterly Journal of Economics, Feb. 2014)

[4] Van Yperen and Leander, “The Overpowering Effect of Social Comparison Information” (Personality and Social Psychology Bulletin, May 2014)

[5] Easterlin, “Does Economic Growth Improve the Human Lot?,” in Nations and Households in Economic Growth (Academic Press, 1974)

[6] Boyce et al., “Money and Happiness” (Psychological Science, April 2010)

Image source

http://drkellyflanagan.com/2015/02/18/why-siblings-fight-and-why-we-all-fight-like-siblings/

More from ماهان طباطبایی
دلخور شدن یک احساس بچگانه است
یک آدم با رفتار بچگانه فکر می‌کند همه دنیا دور او می‌چرخد.
Read More