دهها سال هاست که با احساس و انرژی زیاد صحبت کردن محدود شده است به مسائل مثلا اساسی و مهم جامعه و به نظر می رسد بحران و ماجراهای مهم تمامی ندارد. نوشین زرگری ولی با شیوه نگارش جذابش، حق تعیینِ موضوع مهم را برای خودش ایجاد کرده است.
مهناز افشار کپی کاریکاتورگونهای از گوگوش
همیشه از مهناز افشار بدم میامد. نه بخاطر اینکه کپی ناجور و کاریکاتورگونهای از گوگوش بود. گوگوشی که در دورهی جوانی، آمیزهای از زیبایی و نمک و جذابیتو هوش بود. هنوز هم رنگارنگهای قدیمیاش تر و تازه است و محو حرکات و حالات صورتش میشوی.
بد آمدن از مهناز افشار بخاطر مصنوعی بودن خودش بود. میمیکهای الکی صورتش و بازی افتضاحش. حتا پیمان معادی و مهرجویی هم نتوانستند از این موجود چیز درخوری بیرون بکشند. حضورش در فیلم متوسط سعادتآباد در کنار لیلا حاتمیِ دوستداشتنی عمق فاجعه بود. همان نقشهای دختر فراری در فیلمهای زرد اولیه به قامتش برازندهتر بود.
این همه هنرپیشه باردار شدند و زاییدند، کسی نفهمید اما باز این اعجوبهی ملاحت و آنجلینا جولیِ وطنی، عکس حاملگیاش را در حالت مریم مقدسی که از خدا باردار شده منتشر کرد. بعضیها با حضورشان قادرند حتا یک فیلم را به گند بکشند. اگر یک روزی بگویند کوبریک زنده شده و مهناز افشار در فیلمش است، امکان ندارد آن فیلم را ببینم. تقلبی بودن را از بعضیها نمیشود گرفت. دروغ و بلاهتشان از همهجا میزند بیرون حتا اگر بروی و زن لامین دامین* بشوی.
لامین دامین بر وزن یاسین رامین اسم شوهر مهناز افشار