اون منو خیلی دوست داشت اما من بهش باور نداشتم

Case-for-Apple-iPhone-5-5S-Girl-Guy-Couple-Student-Kiss-First-Love-Japanese-Cartoon-Painting-Famous-Popular-Classic-Trendy-Vintage-Matte-B00M2TH26M

سلام من خیلی خیلی به کمک تون احتیاج دارم. من یه دختر 23 ساله م. دو سال پیش با پسری آشنا شدم که یک سال از خودم بزرگتر بود. هر دو تامون اولین رابطمون بود و خیلی جدی و خیلی سریع پیش رفت. اون منو خیلی دوست داشت اما من بهش باور نداشتم.
.
ما دخترا تو ایران با این زمزمه تو گوشمون بزرگ میشیم که پسرا دروغ گو هستن بهشون اعتماد نکنید مگر اینکه بهتون ثابت کنن که واقعا دوستون دارن. منم با همین طرز فکر خیلی اذیتش کردم. هر دو تامون توی سخت ترین شرایط زندگی مون بودیم. هر دوتامون هدف های مشترک داشتیم.

خیلی همو دوست داشتیم ولی خیلی هم با هم دعوا داشتیم. بیشتر دعواها بی دلیل و الکی بود. منم خیلی دوسش داشتم اما خیلی احمق بودم که نمیذاشتم از رابطه لذت ببریم و همش به اختلافات و به آینده فکر میکردم و میگفتم ما به درد زندگی با هم نمیخوریم. 5-6 بار خواستم جدا بشیم و اون اصرار میکرد که با هم باشیم و اون موقع ها بود که تازه مبفهمیدم چقدر دوسش دارم و بهش وابسته م. کلی گریه میکردم و آخرشم خودم میگفتم منم میخوام همیشه باهات باشم.
 یک سال و نیم با هم بودیم. چند تا شکست خیلی بد توی کاراش خورد. گفت تقصیر تو بوده. تو آرامش منو بهم زدی و رفت. زمانی که اون منو دوس داشت من سرگرم باور کردنش بودم. رمانی که بهش باور کردم و عاشقش شدم اون ازم خسته شد ازم متفر شد. الان 4 ماهه من شب و روز کارم گریه س میخوام که دوباره باهاش باشم میخوام قانعش کنم که اون دعواهای بد، اون اشتباها عمدی نبوده و از همشون پشیمونم.
.
نمیدونم چطوری راضیش کنم. میخوام اون تصویر بدی که از من توی ذهنش هست رو عوض کنم. میخوام یه مدت دیگه با هم باشیم و بفهمه که دوسش دارم. به نظرتون چطوری پسری رو ازم متنفره دوباره برگردونم؟ تو رو خدا نگید فراموشش کن چون اصلا نمیتونم ازش دست بکشم 4 ماهه کارم گریه س ،عین روز اول جداییم
.
سلام بهاره عزیز
اول از همه لطفا این را تکرار نکن که می خواهی فرصت دوباره ای برای نشان دادن نیت واقعی ات داشته باشی. نیت هایت واقعی و صمیمی و زمینی بود. او دید. او ترا می شناسد. تجربه رابطه عاطفی اش هم کامل بوده است. متین و باوقار فقط به او بفهمان که هنوز دوستش داری و منتظری ولی حتی یک ذره هم بیشتر از آن چیزی نگو. چون آدم ها از افراد زبون و ضعیف، ناخوداگاه می گریزند. اگر شعور، حس و علاقه اش و بخصوص نیازهایش واقعی باشد بر می گردد. اگر هم برنگشت هر چقدر می خواهی گریه کن و هیچ هم بد نیست ولی عبور کن. مثل همه بشر قبل از تو و بعد از تو …
.
تجربیات زیبای عاطفی مثل گل های زیبایی که از ماورا زندگی می چینیم همیشه با ما خواهد بود. اگر راست می گویی که قدر این عشق را ندانستی و بی جهت  ناراحت بودی پس این رابطه را از همین الان خوش یمن بدان. قبلا درگیر حساب و کتاب های غریزی و تربیتی بودی، الان هم به این بهانه جدید، تبدیلش به اشک و آه نکن.
.
این خاطره و تجربه دوست داشته شدن زیبا است و مطمئن باش که از این زیباتر نخواهد شد. قدرش را بدان و به کمک آن زنی دلبازتر، پر شعف و شعورتر بشو. او به احتمال زیاد کنجکاو می شود و می آید به شرطی که روی احساسات و عواطفت مهار بزنی. به خاطر این عشقی که 4 ماه تمام اشک می ریزی این احساس را تبدیل به یک عاطفه جدید و مفید بساز و سنگین و رنگین و شاد زندگی کن …
.
به خودت و او مدت مشخصی فرصت بده. این یک حق طبیعی و منطقی است. یک سرمایه گذاری دوست داشتنی است. ولی اگر برنگشت این تجربه و خاطره را مثل یک گل زیبا برای همیشه در قلبت نگه دار و در رابطه های بعدی از وجودش استفاده کن. قدر زندگی را با زندگی کردن بدان. آنوقت قدر ترا می دانند.
بهمن
 
 
image source
Written By
More from بهمن
من یک مجرد بیعار شدم
سلام. من مردی ۴۱ ساله هستم که رسما و عملا هیچ احساس...
Read More