در یک موقعیت اضطراری باید فرزندتان یا عزیزتان را لحظات کوتاهی به یک غریبه بسپارید. آیا مبادرت به این کار می کنید؟
پژوهشی در دانشگاه نیویورک انجام شده است که نشان میدهد بخشی از مغز به نام «آمیگدال» یا همان «بادامه» که مسئول تظاهرات هیجانی چهره مانند خوشحالی و ترس است نقش موثری نیز در میزان اعتماد پذیر بودن چهرهی افراد دارد. اما چطور و بر اساس چه معیارهایی؟
آمیگدال در مغز انسان بهصورت خودکار از بعضی ویژگیهای چهره برای تصمیمگیریِ خیلی سریع در رابطه با بی خطر بودن بودنِ افراد استفاده میکند. به عبارتی، لازم نیست ما بهصورت منطقی به این موضوع فکر کنیم که «آیا من باید به این فرد اعتماد کنم یا نه؟» مغز ما درست در لحظهای که چهرهی فرد را میبینیم از این موضوع آگاه میشود.
پژوهشگران از ۳۸ داوطلب شرکت کننده خواستند که ۳۰۰ تصویر صورت را در کسری از ثانیه ببنند. سپس از شرکتکنندگان خواستند تا آنها را بر اساس قابل اعتماد بودن یا نبودن قضاوت کنند. نتایج حاکی از این بود که رابطه قدرتمندی بین برخی ویژگیهای چهرهایی و اعتمادپذیر بودن دارد.
درواقع چهرههایی که کمان ابـروهای شان به بالا متمایل است، گونههای بـرجسته، چــانـهی پهــن و تـیـغهی بــینی فرورفتهای نــدارند، قابلاعتمادتر به نظر میرسند. و همینطور چهرههایی که کمان دو ابروی شان به پـایین کشیــده شده، گونههای فرورفته، چانهی نوک تیز و تـیـغهی بـــینی فرورفتهای دارند غیرقابلاعتماد به نظر میرسند.
نکتهی عجیب اینجاست که تمام این بررسیها را آمیگدال در یک هزارم ثانیه بعد از مشاهدهی چهرهی فرد انجام میدهد، بدون اینکه خود فرد از این محاسبات باخبر باشد؛ او فقط حس میکند این چهره قابلاعتمادتر است. اگر از او بپرسند چرا؟ طبعاً نخواهد گفت به خاطر حالت ابروها و گونههایش!
اینطور ذکرشده اشت که این حالتهای چهره احتمالاً بازماندهی یک غریزهی مفید است: اگر کمی در حالتهایی که به چهرهی قابلاعتماد نسبت دادهشده اغراق کنیم، به چهرهای که حالت خوشحالی را نشان میدهد خواهیم رسید – باحالت خمیده ابرو به داخل، و گونههای بالاآمده که ناشی از لبخند است – که با رفتار و ویژگیهای مثبت همبستگی دارد، از آنطرف حالت اغراقشدهی چهرهی غیرقابلاعتماد شبیه به خشم است که حالت چهرهای هشداردهنده و بالقوه خطرناک دارد. پس منطقی است که از فردی که چهرهاش حالتی شبیه به خشم و عصبانیت دارد بپرهیزیم.
با اینحال چه این قضاوت ناخودآگاه دربارهی اعتمادپذیر بودن یا نبودن افراد صحیح باشد چه نباشد، دانستن اینکه ریشهی این قضاوتِ ما دربارهی افراد به چه چیزهایی برمیگردد میتواند بسیار کاربردی و گاهی حیاتی باشد. اگر همهی دلایل منطقی برای اعتماد کردن به فردی وجود دارد جز آن حالت حسی، بهتر است در نظر داشته باشیم که این حس از حالتهای چهرهای برمیخیزد که میتواند کاملاً تصادفی و گول زننده باشد.
پس اگر فرصت داریم که فکر کنیم و بعد تصمیم بگیریم، بهتر است فکر کنیم و به نتیجه فکرمان اعتماد کنیم. در ضمن شاید بد نباشد به حسمان که میتواند بسیار ظاهربین باشد زیاد اعتماد نکنیم.
منایع:
http://www.psmag.com/navigation/health-and-behavior/trust-brain-decides-milliseconds-89771/
http://mindhacks.com/2008/08/19/judging-trustworthiness-in-the-face/