حتما خیلی از ما متوجه افرادی شدیم که به نظر نمی آمد تنهایی برازنده شان باشد. اگر تنها بودن شان یک تصمیم شخصی نباشد پس چیست؟ چه دلایلی افراد زیادی را به تنهایی سوق داد؟
۱ – زیادی عاشق پیشه هستند
عشق در نگاه اول دوست داشتنی و رمانتیک است ولی ابراز عشق و احساس به هر فردی که از راه می رسد باشد زنگ خطر را به صدا در می آورند. افرادی که به سرعت عاشق می شوند به همان سرعت نیز ممکن است دلسرد و بی توجه شوند.انتخاب های سریع و نسنجیده ضربات سخت عاطفی و مادی ایجاد می کند و پس از مدتی کلا از هر نوع رابطه ایی گریزان می شوند.
۲ – شاید زیادی بدبین هستند
بعضی ها کلاْ به جنس مخالف اعتماد ندارند و در به در دنبال یافتن عیب و نقصی در آنها هستند و مدام به خودشان نهیب می زنند «این هم که مثل بقیه است» این نوع افراد اصلا نمی توانند در کنار فرد جدید راحت و صادق باشند چون معمولا با قضاوت از پیش تعیین شده به سراغ افراد دیگر می روند.
۲ – شاید زیاد حرف می زنند
بخش قابل توجهی از آدم های تنها ولی مستعد زندگی مشترک و عشق، در روزهای اولیه آشنایی یک ریز حرف می زنند. از خودشان و کارشان و چیزهایی که دارند می گویند. از موفقیت اقتصادی و یا پیشرفت ها و خوش شانسی هایی که داشته اند. انگار یادشان می رود که تنها نیستند و یک انسان دیگر هم آمده تا زندگی اش و علائقش را توضیح دهد. برای همین طرف مقابل در اغلب موارد فرار را بر قرار ترجیح می دهد.
۳ – شاید حسود هستند
شاید در محیط عمومی تر، همه چیز مرتب و معمول به وقوع می پیوندد ولی مشکل از روزی شروع می شود که ملاقات های شان دیگر دو نفره نیست.این افراد از اعتماد به نفس خیلی کمی برخوردارند و مدام خودشان را در معرض از دست دادن یار به رقیب می بینند. آنها فقط با کنترل عشق زندگی شان کمی رنگ آرامش می گیرد. این نوع رفتار، خیلی ها را فراری می دهد.
۴ – مجردی را دوست دارند
بعضی از مجردین واقعا از موقعیت خود راضی اند و تصمیم قاطع گرفته اند که مجرد بمانند. برای خودشان دیوار سالمی از سلیقه شخصی درست کرده اند و واقعا به یک تعادل با دنیای شان رسیده اند. این نوع افراد حتما فرصت آشنایی های شان زیاد است ولی به آسانی آرامش زندگی فردی شان را به مخاطره نمی اندازند.